شب بود پسری تصادف کردخون زیادی ازش رفته بودلحظه های آ
شب بود پسری تصادف کرد...خون زیادی ازش رفته بود،لحظه های آخرش گوشیشو برداشت،نوشت:میای بریم؟یکی ارسال کرد به رفیقش یکی واسه عشقش..
عشقش جواب داد این موقع شب بگیر بخواب بای...
رفیقش جواب داد کجا؟؟تنها نری وایستا منم بیام..
پسر لبخندی زد و چشاشو بست...
#فدای_رفیقای_بامرام
#melika
عشقش جواب داد این موقع شب بگیر بخواب بای...
رفیقش جواب داد کجا؟؟تنها نری وایستا منم بیام..
پسر لبخندی زد و چشاشو بست...
#فدای_رفیقای_بامرام
#melika
- ۳.۸k
- ۰۲ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط