نامجون ویو
نامجون ویو:
داشتم برگه میا رو امضاء میکردم یهو
انچه گذشت -👆🏻
در کمال ناباوری همشون درست بود ی لبخند رو لبام اومد به یکی از بچه ها گفتم بره به میا بگه بیاد تو دفترم
میا ویو:
داشتم با بچه ها حرف میزدم که یکی از بچه ها گفت نام گفته برم تو دفترش پاشدم رفتم دم در دفترش بودم در زدم اجازه که گرفتم رفتم داخل یهو
نامجون ویو:
اجازه گرفت که بیاد داخل و بلند شدم رفتم پشت در همین که برگه ل. بامو گذاشتم رو ل. بای نرمش ازش جدا شدم که گفت
( علامت نامجون _ علامت میا +)
+چند گرفتم؟
خواستم بترسونمش پس گفتم
_قراره تنبیهت کنم که تا ی هفته نتونی راه بری
میا ویو:
وقتی اینو گفت راستشو بخواین ریدم ب خودم
که یهو زد زیر خنده
+یاااا چرا میخندی
چرا انقد ترسیدی نگران نباش شوخی کردم ۲0 گرفتی (هنوز میخنده اما کم شده)
زد به بازوش
+ری. دم به خودم
و منم تا اخر فصل نمره هامو خوب کردم
تموم
لطفا حمایتم کنید 💘
میخوام ی فیکم از جونگ کوک بنویسم
بوس به کلتون 😘😗
داشتم برگه میا رو امضاء میکردم یهو
انچه گذشت -👆🏻
در کمال ناباوری همشون درست بود ی لبخند رو لبام اومد به یکی از بچه ها گفتم بره به میا بگه بیاد تو دفترم
میا ویو:
داشتم با بچه ها حرف میزدم که یکی از بچه ها گفت نام گفته برم تو دفترش پاشدم رفتم دم در دفترش بودم در زدم اجازه که گرفتم رفتم داخل یهو
نامجون ویو:
اجازه گرفت که بیاد داخل و بلند شدم رفتم پشت در همین که برگه ل. بامو گذاشتم رو ل. بای نرمش ازش جدا شدم که گفت
( علامت نامجون _ علامت میا +)
+چند گرفتم؟
خواستم بترسونمش پس گفتم
_قراره تنبیهت کنم که تا ی هفته نتونی راه بری
میا ویو:
وقتی اینو گفت راستشو بخواین ریدم ب خودم
که یهو زد زیر خنده
+یاااا چرا میخندی
چرا انقد ترسیدی نگران نباش شوخی کردم ۲0 گرفتی (هنوز میخنده اما کم شده)
زد به بازوش
+ری. دم به خودم
و منم تا اخر فصل نمره هامو خوب کردم
تموم
لطفا حمایتم کنید 💘
میخوام ی فیکم از جونگ کوک بنویسم
بوس به کلتون 😘😗
- ۱۵۴
- ۰۶ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط