اینگونه که من در تله ی عشق تو گیرم

اینگونه که من در تله ی عشق تو گیرم
اینگونه که زنجیر و گرفتار و اسیرم

شاید به نظر موش بیایم؛گِله ای نیست
اما به خدا سوء تفاهم شده...شیرم!

شیرم که به جادوی تو تبدیل شدم به...
یک موش کتک خورده که دنبال پنیرم

حالا که دُمَم در تله ی تیز تو گیر است...
بگذار که عشقت بکند خُرد و خمیرم

ای دار و ندارِ منِ مردادیِ عاشق...
بد جا شده ای در دل اشعار اخیرم

رگبار غزل خورده به پیشانیِ دفتر
خودکار روانی شده وُ بسته به تیرم

جز یاد تو ای حسرت شیرینِ قدیمی
باور بکنی یا نکنی از همه سیرم

لعنت به بهاری که بدون تو بیاید
وقتی تو نباشی به جهنم که کویرم

من عاشق این بغض قشنگم به کسی چه؟!
گیرم بکند دغدغه ی عشق تو پیرم

عشق است که پیرم بکند عشق و بیایی
یک بار فقط دست تو در دست بگیرم

آنوقت سرم را بگُذارم به زمین و...
از شوق بمیرم که بمیرم ...که بمیرم

#محمدرضا_نظری
دیدگاه ها (۳)

‏بهترین شناگ‍ّرم که باشی یه شب تو رویایِ یک نفر غرق میشی ......

نانجیبیِ عشق در این استمردِ مفلوک و مُرده می خواهدنانجیبیِ ع...

دِینِ بزرگی گردنِ این شب ها خواهد ماند ...می توانستیم الآن د...

مردها برای خالی کردن بغض خود؛برخلاف زنها؛نه بغل می خواهند، ن...

جز یاد تو ای حسرت شیرینِ قدیمیباور بکنی یا نکنی از همه سیرمل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط