از در بالا رفتم

از در بالا رفتم
پله هارا باز کردم
لباس خوابم را خواندم و دکمه کتابم را بستم
ملافه را خاموش کردم و چراغ خوابم را روی سرم گذاشتم
آخ
از وقتی مــــــرا بوسید
همه چیز را قاطی کرررررردم:-D
دیدگاه ها (۱۲)

#تـــــــولدقربونــه عبضی برم توله سگ تو شب یلدا به دنیا اوم...

پسرمه تیپ زده ک امشب بریم خواستگاری شب یلــدا رو پیشه اونا و...

داستان مردی رو شنیدی که خودشو از طبقه ی پنجاهم ساختمون پرت م...

من می توانمجایـه سیگار نقاشی بکشمبادوغ مست کنمبا وسایل خانه ...

game of love and hate(part 33)

part:1 mirror of moira

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط