پارت 1

پارت 1
توی این 5 سالی که گذشت همه بازیگر های سریال دانشگاهشون رو تموم کردن و به شغل هایی که می خواستن رسیدن. اوگولجان هتل خیلی بزرگ خرید، سوسن رستوران بزرگ لاکچری خرید، عمر بهترین مهندس هست، تولگا، لیلا، هاریکا، سرپ، یاسمین، کان،ملیسا، قدیر و افرا کتاب فروشی باز کردن و آسیه و دوروک جز معروف ترین خواننده ترکیه شدن. نکته: آسیه و دوروک هنوز ازدواج نکردن)شروع رمان : آسیه و دوروک در کنسرت هستند ولی هنوز آهنگی برای خوندن انتخاب 😮نکردن. دوروک : چه آهنگی بخونیم ؟ 😞آسیه :نمی دونم. دوروک : بعد از یوسف نوبت ما میشه. آسیه : فهمیدم چه آهنگی بخونیم. دوروک : چه آهنگی؟آسیه : هادی هادی هادا یرت. ☺☺☺ دوروک :آفرین به دوست دختر خوشگلم و همدیگرو بغل می کنن. بعد از کنسرت آسیه و دوروک بیرون میان و اوگولجان، عمر، سوسن، لیلا، هاریکا، سرپ، یاسمین، کان، ملیسا، قدیر، افرا، تولگا و یوسف پشت سرشون میان و تشویق شون می کنن. یوسف : کنسرتتون عالی بود.😆😆 ملیسا : عالی بود و بقیه هم تشویق شون می کنن. بعد از چند دقیقه تلفن آسیه زنگ می خوره و آسیه از😮😮😮 پیششون میره تا جواب بده. درحالی که آسیه با تلفن حرف میزد چند نفر با ماشین میان...