حکایت داشتن و نداشتن تو میدانی به چه میماند
.
حکایت داشتن و نداشتن تو میدانی به چه میماند؟
سیگاری که بین انگشتانم جا خوش کرده و نگاه یخ زده من به آن،
ولی فندکی برای روشن کردنش نباشد..
یقین دارم به روزی که تو هستی، فندک هم هست ،
اما من دیگر سیگار نمیکشم...
حکایت داشتن و نداشتن تو میدانی به چه میماند؟
سیگاری که بین انگشتانم جا خوش کرده و نگاه یخ زده من به آن،
ولی فندکی برای روشن کردنش نباشد..
یقین دارم به روزی که تو هستی، فندک هم هست ،
اما من دیگر سیگار نمیکشم...
- ۱۷۰
- ۱۵ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط