قمار عشق شیرین است و من هرگز نمیبازم

قمار عشق شیرین اَست و من هرگِز نمیبازَم ...
"تو" از آس دِلَت مَغرور و مَن، دِلخوش به سَربازم ...

چه حُکم اَست اینکه میدانی، که حُکماً دَستِ مَن خالیست ...
دِل و دَستَم که میلَرزَد ، خودَم را پاک میبازَم ...

وَرَق بَرگشته اَست اِمروز و "تو" حاکِم، مَنَم مَحکوم ...
چه بایَد کرد با این بَخت؟ میسوزَم و میسازَم ...

"تو" بازی میکُنی اَز رو وَ مَن، آنقَدر گیجم که ...
نِمیدانَم کُدامین بَرگ را ، بایَد بیَندازَم ...

اَگر حاکِم تویی اِی "عِشق" ، مَن تَسلیمِ تَسلیمَمْ ...
هَمه اَز بُرد مَغرورند و مَن، بَر باخت مینازَم ...


@fuoad
دیدگاه ها (۴)

نمی دانی چه لذتی داردفشرده شدن در تنگنای اغوشتوقتی مرا محکم ...

دیگر تو را میان غزل گم نمی کنمتا دارمت، نگاه به مردم نمی کنم...

سلام آرزو می کنمکلبه دلاتون همیشه باشه آرومشادیواستون بباره ...

قلب من با تو فقط میل تپیدن داردبوسه از سیب لبت رغبت چیدن دار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط