تک پارتی تهیونگ
تک پارتی تهیونگ
_____________________________________________
پارت 1
سلام من ا.تم ۲۴سالمه و۲ساله با تهیونگ ازدواج کردم
ا.ت ویو:
چند وقت بود که تهیونگ بهم اهمیت نمیده شبا دیر میاد خونه منم بهش شک کردم گفتم امروز برم شرکت و باهاش حرف بزنم یه لباس پوشیدم و یه آرایش ملایم کردم(لباس توی اسلاید دوم)و سوار تاکسی شدم
تهیونگ ویو:
امروز تولد ا.ته میدونم ناراحتش کردم و بهش اهمیت نمیدم چون میخام سوپرایزش کنم فک کنم خوشش بیاد
یهو صدای در اومد دیدن لیا هست (منشی اونجاس و به رابطه ی تهیونگ وا.ت حسودی میکنه)
درو باز کرد اومد تو قهوه آورده ازش تشکر کردم رفت
لیا ویو
تو ی قهوه قرص تحریک کننده ریختم که ا.ت از تهیونگ جدا بشه وبامم باشه
تهیونگ ویو
دوباره لیا اومده بود قهومو خورده بودم یهو ی حس عجیبی بهم دست داد بود دکمه لباسمو باز کردم و یهو لیا لبمو بوسید منم همراهیش میکردم تا اینکه.........
_____________________________________________
شرط:
۱۰ کامنت ۲۰لایک💓
_____________________________________________
پارت 1
سلام من ا.تم ۲۴سالمه و۲ساله با تهیونگ ازدواج کردم
ا.ت ویو:
چند وقت بود که تهیونگ بهم اهمیت نمیده شبا دیر میاد خونه منم بهش شک کردم گفتم امروز برم شرکت و باهاش حرف بزنم یه لباس پوشیدم و یه آرایش ملایم کردم(لباس توی اسلاید دوم)و سوار تاکسی شدم
تهیونگ ویو:
امروز تولد ا.ته میدونم ناراحتش کردم و بهش اهمیت نمیدم چون میخام سوپرایزش کنم فک کنم خوشش بیاد
یهو صدای در اومد دیدن لیا هست (منشی اونجاس و به رابطه ی تهیونگ وا.ت حسودی میکنه)
درو باز کرد اومد تو قهوه آورده ازش تشکر کردم رفت
لیا ویو
تو ی قهوه قرص تحریک کننده ریختم که ا.ت از تهیونگ جدا بشه وبامم باشه
تهیونگ ویو
دوباره لیا اومده بود قهومو خورده بودم یهو ی حس عجیبی بهم دست داد بود دکمه لباسمو باز کردم و یهو لیا لبمو بوسید منم همراهیش میکردم تا اینکه.........
_____________________________________________
شرط:
۱۰ کامنت ۲۰لایک💓
۳۶.۰k
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.