story names Walking out of the time

story names :  Walking out of the time
Author: Jiyoon
Couple: J_hope and sooyoon

Shat²

*ᵗʰᵉʳᵉ'ᶳ ᴬˡʷᴬʸᶳ ᴬ ʳᴬᶤᶰᵇᵒʷ ᴬᵗ ᵗʰᵉ ᵉᶰᵈ ᵒᶠ ᵉᵛᵉʳʸ ʳᴬᶤᶰ

_วαηց нσσѕσσк

________________________________________________

هوسوک که مات د مبهوت به دختر نگاه میکرد با تنه ای که بهش خورد افتاد زنین ...
بعد از لحظه ای درنگ بلند شدو ایستاد؛
فشار زیادی‌را در قسمت چپ قفسه سینش احساس کرد ؛
در خیابان های سئول زیر آسمان بارانی بدون چتر می دوید تا به خانه رسید ؛

آجوما :هوسوک جان چه اتفاقی واست افتاده ؟.

هوسوک با بی حالی گفت : آجوما ...قرص هام کجاست ؟

آجوما :تو اتاقت روی میز ...

+فرداي آن روز
《سر میز صبحانه

پدر هوسوک رفته بود و مادرش تازه بیدار شده بود ...
آجوما با خود گفت حال بهترین فرصت است برای حرف زدن با مادرش ...

آجوما : خانم جان ...

م .ه :بله ؟

آجوما : راستش چجوری بگم ...ارباب جوان ...

م . ه : هوسوک چی آجوما ؟ بگو جون به لبم کردی ...

آجوما : دیشب پسرتون با حالت شلخته و خیس آب اومد خونه ...

م .ه : خب ...

آجوما : وقتی اومد بلافاصله رفت سراغ قرصاش

م .ه:چــ ... چی ؟

مادر هوسوک وقتی شنید آجوما چی گفت به منشیش زنگ زدو گفت امروز نمیاد ...

《چند مین بعد

آجوما : خانم جان چرا نرفتی سر کار ؟

م .ه:هیچوقت نتونستم برای یدونه بچم مادر خوبی باشم ...میخوام جبران کنم ‌...دلم نمیخواد پسرم برای تسکین دردش به قرص پناه ببره ...اما عجیبه این چند ماه خیلی حالش خوب بود ...دکتر قلبش گفت حالش خیلی بهتره ...

آجوما :نمیدونم والا ولی هرچی هست ماله دیشبه چون قبلش حالش خوب بود

https://wisgoon.com/pin/52337771/شات_۱/

اهم ادامه اینه ...میدونم بی مسئولیتی کردم...ببخشید😃💔
دیدگاه ها (۰)

story names :  Walking out of the timeAuthor: JiyoonCouple: ...

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽𝚙𝚊𝚛𝚝¹²از ج...

اما چطور میتونن به این معصومیت هیت بدن؟😃💔

اهم فیکامو لایک کنین لایک فیک دو رقمی شه پارت جدید میزارم 😃💜

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط