آرام نمیشدهرگزاین دل پرز دردم

آرام نمیشدهرگز،این دلِ پُرزِ دردم
آنکس که صدغزل داشت،بانوی من توبودی
توصیف نمی توان کرد،عشق تورابه یک شعر
من چون کویرخشکم،اما تویی که رودی
دیدگاه ها (۰)

آن سرو ناز بین که چه خوش می‌رود به راهوان چشم آهوانه که چون ...

امشب نشسته ایی تو،آرام در کنارم لب بر لبت گذارم ، باشد اگر گ...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

مریم یوسفی نصیری نژاد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط