از آینده

از آینده
پارت ۱
ویو جین بلند شدم یه روز کسل کننده دیگه باید میرفتم سر کار نمیخواستم برم ولی یه جلسه کاری مهم داشتم داشتم میرفتم رسیدم و باز به حرف های اون چلغوز ها گوش دادم خلاصه جلسه تموم شد تو راه داشتم میرفتم که یه جعبه آهنی دیدم که یه دکمه روش بود کنجکاو شدم زدم روش و یهو سیاهی ....
بلند شدم دیدم تو سئول هم ولی عجیبه چون من تو بوسان بودم چی شد یهو
داشتم میرفتم که یه زن دیدم که خیلی شبیه مامانم بود و یه پسر بچه باهاش بود وایسا پسر چقدر شبیه بچه گیه منه و زنه هم خیلی مثل مامانم بود تو شک بون که نگاه تقویم کردم رو مغازه کردم دیدم رو ۲۰۱۴ بود پشمام ریخت تو شک بودم که یه ون سیاه اومد منو به طور بردم و منم از ترس به خودم داشتم میلرزیدم
که یهو ......
چطور بود ؟
باییییی❤️
دیدگاه ها (۲۶)

آز آینده پارت ۲یهو جلو یه کاخ ضاحر شدم خیلی قشنگ بود داشتم ا...

فیک جدید اسم : از آینده شخصیت ها : نمیدونم میارم نمیارم داست...

میخوام فیک جدید نامجین بنویسم اگه رازی هستید تو کامت ها بگوی...

شهر وحشت‌زده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط