یدای خوب نازنینم

یدای خوب نازنینم!

مدت هاست که برایت چیزی ننوشته ام.

زندگی مجال نمی دهد: غم نان!

با وجود این، خودت بهتر می دانی:

نفسی که می کشم تو هستی؛

خونی که در رگ هایم می دود و حرارتی که نمی گذارد یخ کنم.

امروز بیشتر از دیروز دوستت می دارم و فردا بیشتر از امروز.

و این، ضعف من نیست: قدرت تو است.

(٢٣ شهریور ٤٣)

 

 

از نامه های "احمد شاملو" به آیدا

دفتر: مثل خون در رگ های من
دیدگاه ها (۲)

ﺩﺭ ﭘﯽ ﺁﻥ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﻮﯼ ﻭ ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﺷﻮﯼ .#ﻟﻮﺩﻭﯾ...

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است... #سهراب...

شبا رو چی میگی؟ مگه تو خودت عاشق شبا نیستی؟ پاییز همه ش شب د...

کسی که از یاد می رود... کجا می رود؟#محسن_صفایی

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط