عینکتو بزن🥺💻👓 پارت¹
پارت¹
جیمین:میا بسه سرتو از اون لامصب در بیار
میا:جیمن ولم کن که کلی کار سرم ریخته من باید بهترینمو نشون بدم
جیمین:عزیزم تو الانم بهترینی پس لطفا بیا بریم غذاتو بخور ضعف میکنی
میا:نمیخوام گرسنم نیس
جیمین:لاقل عینکتو بزن
میا:نمیدونم کجاست خو
جیمین:خدایااا من چ گناهی کردم که ی زن برنامه نویس گرفتم؟
میا:تو گناهی نکردی عزیزم این منم که گناه کردم شدم برنامه نویس
جیمین:خوب میخواستی نشی
میا:خوب دوست داشتم ، من باید توی این مسابقه برنده بشم ، به جان خودم این دیگه اخریشه
جیمین:ینی بعد این مسابقه تمومش میکنی
میا:عاره من دو ساله برای این مسابقه دارم تلاش میکنمس باید بهترین باشه و چشم تمومش میکنم
جیمین:باشه اگه چشات ضعیف شد من میدونم و تو ، ن عینک میزنی ، ن به چشات استراحت میدی
میا:جیمین دو دقیقه ساکت باش ببینن دارم چیکار میکنم
جیمین دستشو گذاشت رو لبش:
اصن من لال میشم خوبه؟
میا:جیمین؟؟این چه حرفیه که تو میزنی؟؟
جیمین:مگه دروغ میگم؟؟
میا: ...
جیمین:چیت از این که بگی خفه شو کمبود؟
میا:باشه ببخشید ولی بزار کارمو انجام بدم
جیمین:باشه بابا *رفت*
...این میا هم تمومش نمیکنه اون لبتاپشو هی داره کار میکنه
...میا...
هفته دیگه مسابقه بود ، مسابقه بهترین برنامه نویس منم توش شرکت کردم و امیدوارم با این برنامه ای که ساختم بترکونم ، دو ساله دارم روش کار میکنم لنگشو توی بازار پیدا نمیکنی
امیدوارم با این برنامم ببرم مسابقه رو
...شب...
جیمین:میا کارت تموم نشد؟؟
میا:نه
جیمین:بابا ولش کن مگه ی هفته ای چیکار میتونی بکنی؟
میا:بابا کارام تمومه کارم برسیش میکنم ی وقت مشکلی پیش نیاد
جیمین:شام نمیخوری؟
میا:چرا دو دقیقه صبر کن
جیمین:اوکی*دست به سینه وایساد*
میا:چیکار میکنی؟؟
جیمین:هیچی دارم صبر میکنم
میا:اهان ..
میا:خب بریم
جیمین:چ عجب
میا: اوممممممم
جیمین و میا رفتن نشستن سر میز:/
میا:بهههههه جناب پارک چه کردن
جیمین:بله اونموقعی که شما داشتین کار میکردین بنده زحمتشو کشیدم
میا:بلههه شما زرنگ کی بودین؟ خیلی ممنون بابت غذا
جیمین:قابلی نداشت ؛ شرو کن
میا:اوممممممم چ طعمی داره
جیمین: یس دستپخت پارک جیمینه
میا:جیمین؟
جیمین:جانم؟
میا:اون چیه؟؟*به روبه رو تلویزیون اشاره کرد*
جیمین:اون؟اون گلدونه جاش بد بود عوض کردم
میا:اهان
جیمین:ببینم مگه تو گلدون به اون بزرگی رو نمیبینی؟
میا:چرا چرا
جیمین:پس چرا پرسیدی؟
...
جیمین:میا بسه سرتو از اون لامصب در بیار
میا:جیمن ولم کن که کلی کار سرم ریخته من باید بهترینمو نشون بدم
جیمین:عزیزم تو الانم بهترینی پس لطفا بیا بریم غذاتو بخور ضعف میکنی
میا:نمیخوام گرسنم نیس
جیمین:لاقل عینکتو بزن
میا:نمیدونم کجاست خو
جیمین:خدایااا من چ گناهی کردم که ی زن برنامه نویس گرفتم؟
میا:تو گناهی نکردی عزیزم این منم که گناه کردم شدم برنامه نویس
جیمین:خوب میخواستی نشی
میا:خوب دوست داشتم ، من باید توی این مسابقه برنده بشم ، به جان خودم این دیگه اخریشه
جیمین:ینی بعد این مسابقه تمومش میکنی
میا:عاره من دو ساله برای این مسابقه دارم تلاش میکنمس باید بهترین باشه و چشم تمومش میکنم
جیمین:باشه اگه چشات ضعیف شد من میدونم و تو ، ن عینک میزنی ، ن به چشات استراحت میدی
میا:جیمین دو دقیقه ساکت باش ببینن دارم چیکار میکنم
جیمین دستشو گذاشت رو لبش:
اصن من لال میشم خوبه؟
میا:جیمین؟؟این چه حرفیه که تو میزنی؟؟
جیمین:مگه دروغ میگم؟؟
میا: ...
جیمین:چیت از این که بگی خفه شو کمبود؟
میا:باشه ببخشید ولی بزار کارمو انجام بدم
جیمین:باشه بابا *رفت*
...این میا هم تمومش نمیکنه اون لبتاپشو هی داره کار میکنه
...میا...
هفته دیگه مسابقه بود ، مسابقه بهترین برنامه نویس منم توش شرکت کردم و امیدوارم با این برنامه ای که ساختم بترکونم ، دو ساله دارم روش کار میکنم لنگشو توی بازار پیدا نمیکنی
امیدوارم با این برنامم ببرم مسابقه رو
...شب...
جیمین:میا کارت تموم نشد؟؟
میا:نه
جیمین:بابا ولش کن مگه ی هفته ای چیکار میتونی بکنی؟
میا:بابا کارام تمومه کارم برسیش میکنم ی وقت مشکلی پیش نیاد
جیمین:شام نمیخوری؟
میا:چرا دو دقیقه صبر کن
جیمین:اوکی*دست به سینه وایساد*
میا:چیکار میکنی؟؟
جیمین:هیچی دارم صبر میکنم
میا:اهان ..
میا:خب بریم
جیمین:چ عجب
میا: اوممممممم
جیمین و میا رفتن نشستن سر میز:/
میا:بهههههه جناب پارک چه کردن
جیمین:بله اونموقعی که شما داشتین کار میکردین بنده زحمتشو کشیدم
میا:بلههه شما زرنگ کی بودین؟ خیلی ممنون بابت غذا
جیمین:قابلی نداشت ؛ شرو کن
میا:اوممممممم چ طعمی داره
جیمین: یس دستپخت پارک جیمینه
میا:جیمین؟
جیمین:جانم؟
میا:اون چیه؟؟*به روبه رو تلویزیون اشاره کرد*
جیمین:اون؟اون گلدونه جاش بد بود عوض کردم
میا:اهان
جیمین:ببینم مگه تو گلدون به اون بزرگی رو نمیبینی؟
میا:چرا چرا
جیمین:پس چرا پرسیدی؟
...
۶۳.۸k
۱۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.