نیاز دارم مدتی نباشم

نیاز دارم مدتی نباشم ؛
سفر کنم به جایی که هیچ کسی را نشناسم ،
به جایی که هیچ کسی مرا نشناسد ...
دور باشم و رها
سبُک باشم و آزاد ...
آدم هایی را ببینم ، که هیچ تصور بدی از آنها ندارم ،
مسیرهایی را بروم ، که تا به حال نرفته ام ،
عطرهایی را بزنم ، که تا به حال نزده ام ،
و لباس هایی را بپوشم ، که تا به حال نپوشیده ام ...
در مکان هایی بنشینم ، که هیچ خاطره ای را برایم زنده نمی کنند ،
موسیقی هایی گوش کنم ، که مرا یادِ کسی نمی اندازند ،
و نوشیدنی هایی بنوشم ، که مرا بیخیال تر از همیشه کنند ...
نه به کسی فکر کنم ،
نه نگرانِ چیزی باشم ،
نه از پیشامدِ پیش نیامده ای بترسم !
من نیاز دارم مدتی در خنثی ترین حالتِ ممکن باشم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۶)

‍ "آزادی"آزادی سیگاری بودکه پدرانمان دود کرده بودندو میدانی ...

مِثل خرمالو‌های رسیده حیاطِ مادربزرگ مِثل عطرِ دارچینِ چای‌‌...

کسی رو پیدا کنبیدار شدن با اوناز خوابیدن باهاشبا ارزش تر باش...

هیچ بوسه ی نابی دوبار اتفاق نمی افتدو هیچ لحظه ی عاشقانه ای ...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

ᴘᴀʀᴛ15

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط