یک شب اگر سی خبر از حال ما گرفت

یک شب اگر ڪسی خبر از حال ما گرفت

با لحن غریبانه بگویید که رفته است...
دیدگاه ها (۱۲)

و تو بلندتر از تمام درختان جنگل در من روییدی و اکنون من توام...

... تا حواس همه شهر به برف است بیاگرم کن این بغل سرد زمستانی...

… بماڹ تنها ڪہ تنهایےبہ ایڹ تڹ ها شرف دارد....ڪسے محض رضاے"ا...

روزها دنبال واژه ای میگشتم تا مودبانه با خدایم درد دل کنم تم...

در عیادت بیمار دروغ جایز است خانه علی که میرویدبگویید: «الحم...

از حال پریشانم خبر داری !

ڪمی این روز ها بیشتر...حواستان به آدم های گوشه گیر ...زندگیت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط