رفتم یه لباس بنفش عکس پوشیدم ارایش کردم و مو هامو با

رفتم یه لباس بنفش ( عکس 👆) پوشیدم ارایش کردم و مو هامو باز گذاشتم
رفتم تو اتاق جیمین
دشت خودشو اماده میکرد حواسش نبود رفتم از پشت بغلش کردم سرمو اوردم جولش ددی حاظر شدم
_ببینمت عشق ددی
خوشگلم پاهات معلومه ها
+توروخدا بزار همینو بپوشم از پیشت تکون نمیخوردم خیلی دوسش دارم لباسرو خیلییی
_حتی ازمنم بیشتر
+ددی 😔
_خیلی خب شوخی کردم باشه ولی قول دادی از پیشم تکون نخوری
+قول میدم
_خب پس بریم خوشگلم
+بریم رفتیم سوار ماشین‌شدیم که جیمین گفت
_گفتی ازپیشم‌تکون نمیخوری بیا رو پام بشین و بریم
+ولی من که پیشتم فقط ۲ سانت فاصله داریم ( صندلی های جلو ماشین و میگن )
_بیا بدو ( جدی )
+باشه ددی ببخشید رو حرفت داشتم حرف میزدم
_میخواستم سوار شم که ا.ت اونو‌گفت از ماشین‌پیاده شدم و رفتم‌سمتش و صورتشو با دستام قاب کردم‌ اییی ددی فدات شه که برای چیزهای چرت معذرت خواهی میکنی نیاز نبود که لبشو بوسیدم بیا رفتم تو ماشین ا.تم اومد رو پام و یذره پایین رفت و سرشو رو سینم گذاشت
یه وقت نخوابی
+باشه حرکت کردیم ددی
_جونم
+صدای قلبت خیلی قشنگه
_قربونت برم من‌ صدای ضربان قلب تو قشنگ تره بیا رسیدیم
+آخخخخ جووون هورااااااااا
_قربون ذوقت برم من ( تو دلش )
_خب بریم چرخ و فلک
+من‌از ارتفاع میترسیدم و همینطور از چرخ و فلک میترسم ولی به خاطر جیمین قبول کردم
+باش