پارت اول
پارت اول
(علامت ات+ علامت کوک-)
+هلو ایم سولی ایم اوکی خخخخ سلام اسم من سولیه یه دختر من اصلا خجالتی نیستم به جاش دیوونم یه دوست گاو هم عین خودم دارم و مامان و بابا مم خیلی پاین و هر چی بگم از پارتی تا پسر بازی نه نمیگن بابام یه شرکت بزرگ داره تو سئول و ما تو عمارت زندگی میکنیم من تک فرزندم
-انیاسیو اسم من کوک ،جونگکوک من یه برادر گاو مثل خودم دارم که دیوونس و جذاب مامان و بابامم پاین خیلی پاین و بابام یه شرکت بزرگ داره و ما تو عمارتیم ولی من جدام و با اینکه جدام هر روز خونه ی مامان و بابامم
ویو ات
+اومااااا
(علامت مادرش م.س پدر پ.س مادر کوک م.ک پدر کوک پ.ک)
م.س یوماااا
+مامانننن
م.س بله دخترکم
+من میرم بیرون
م.س باشه برو....سولی سولی
+جانم
م.س اینم ببر برای بابات اقای جانگ نیست
+باشههه من رفتم (گرفت غذا و)
ویو کوک
-یه لباس پوشیدم و با بابام رفتیم شرکت تهیونگم اومد داخل راه میرفتیم که یه دختر بدو بدو اومد و یک راست خورد بهم
+ااا ببخشید (تعظیم کرد)
-اا اشکال نداره🙂
چقدر کیوت بود دختره
ویو پدر سولی
پ.س در با شدت باز شد و سولی اومد بیرون و با داد گفت
+اپاااااااا
و پرید بغلم و همون موقع اقای جئون اومد(پدر کوک)
+اهم اهم (صاف شد)
پ.ک سلام دوست قدیمی
+سلام اقای جئون
پ.س سلامممم به جئون
-سلام اقای چوی
×سلام اقای چوی
+سلام سلام
پ.س خب بفرمایید
+اخم کیوت اپاا من میرم
پ.س دختره ی سلیطه باشه
+اهم اهم من پول ندارم ماشینمم که خودت میدونی اپا
پ.س بیا کلید مازاراتی
+نه من اون بنز خوشگل و میقام
پ.س نه
+اپااا
پ.ک اه جانگ می بده بهش بابا
پ.س اخه نمیدونی این دختره سلیطه(چشم غره به سولی) هر ماه یکی از ماشیناشو میزنه به درو دیوار
-خنده
+اپا من رفتم جرعت داری زنگ بزن
پ.س برو
+الو اوما اپا ...
پ.س بیا دختره باج بگیر
+حیحی مرسی و راستی اقای جعون پسرای جذابی داری(اینو گفت و درو باز کرد و فرار کرد)
همه زدن زیر خنده
-ایی دلم
×واییی کوکیی دلم
پ.س اوو ببخشید این دختر من دیوونس
پ.ک خنده
ویو کوک :
اون دختر خیلی خوشگل و کیوتی بود صحبتامون با اقای چوی تموم شد اون ما رو شام دعوت کرد ما هم رفتیم از شرکت اومدیم که بابام گفت...
(علامت ات+ علامت کوک-)
+هلو ایم سولی ایم اوکی خخخخ سلام اسم من سولیه یه دختر من اصلا خجالتی نیستم به جاش دیوونم یه دوست گاو هم عین خودم دارم و مامان و بابا مم خیلی پاین و هر چی بگم از پارتی تا پسر بازی نه نمیگن بابام یه شرکت بزرگ داره تو سئول و ما تو عمارت زندگی میکنیم من تک فرزندم
-انیاسیو اسم من کوک ،جونگکوک من یه برادر گاو مثل خودم دارم که دیوونس و جذاب مامان و بابامم پاین خیلی پاین و بابام یه شرکت بزرگ داره و ما تو عمارتیم ولی من جدام و با اینکه جدام هر روز خونه ی مامان و بابامم
ویو ات
+اومااااا
(علامت مادرش م.س پدر پ.س مادر کوک م.ک پدر کوک پ.ک)
م.س یوماااا
+مامانننن
م.س بله دخترکم
+من میرم بیرون
م.س باشه برو....سولی سولی
+جانم
م.س اینم ببر برای بابات اقای جانگ نیست
+باشههه من رفتم (گرفت غذا و)
ویو کوک
-یه لباس پوشیدم و با بابام رفتیم شرکت تهیونگم اومد داخل راه میرفتیم که یه دختر بدو بدو اومد و یک راست خورد بهم
+ااا ببخشید (تعظیم کرد)
-اا اشکال نداره🙂
چقدر کیوت بود دختره
ویو پدر سولی
پ.س در با شدت باز شد و سولی اومد بیرون و با داد گفت
+اپاااااااا
و پرید بغلم و همون موقع اقای جئون اومد(پدر کوک)
+اهم اهم (صاف شد)
پ.ک سلام دوست قدیمی
+سلام اقای جئون
پ.س سلامممم به جئون
-سلام اقای چوی
×سلام اقای چوی
+سلام سلام
پ.س خب بفرمایید
+اخم کیوت اپاا من میرم
پ.س دختره ی سلیطه باشه
+اهم اهم من پول ندارم ماشینمم که خودت میدونی اپا
پ.س بیا کلید مازاراتی
+نه من اون بنز خوشگل و میقام
پ.س نه
+اپااا
پ.ک اه جانگ می بده بهش بابا
پ.س اخه نمیدونی این دختره سلیطه(چشم غره به سولی) هر ماه یکی از ماشیناشو میزنه به درو دیوار
-خنده
+اپا من رفتم جرعت داری زنگ بزن
پ.س برو
+الو اوما اپا ...
پ.س بیا دختره باج بگیر
+حیحی مرسی و راستی اقای جعون پسرای جذابی داری(اینو گفت و درو باز کرد و فرار کرد)
همه زدن زیر خنده
-ایی دلم
×واییی کوکیی دلم
پ.س اوو ببخشید این دختر من دیوونس
پ.ک خنده
ویو کوک :
اون دختر خیلی خوشگل و کیوتی بود صحبتامون با اقای چوی تموم شد اون ما رو شام دعوت کرد ما هم رفتیم از شرکت اومدیم که بابام گفت...
- ۵.۰k
- ۰۹ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط