فردا دیر است

فردا دیر است...
لحظه ها میگذرند
بی آنکه بدانند انتظار چیست!
فراموش کن ساعت را
قرارمان را به لحظه خواندن شعر بگذار...
فردا دیر است
همین لحظه که افتاد چشمت به واژه ها
بخوان دوباره نامم را..
بگذار
با پژواک صدای تو
آغازی دوباره کنم از پایان ِ یک بغض ِ تلخ...
فردا دیر است
حال که خواندی این فصل ِ پر از بهانه را
بی بهانه
از دور حتی بگیر
دستم را
که ساعت ها منتظر نمی مانند... .
دیدگاه ها (۵)

میشود آیا شبی مهتاب شام من شویلحظه زیبای وصل اختتام من شوی....

دراین شب دل انگیز،ازخدای مهربان،برایتان،یک حس قشنگ،یک شادی ب...

"الگوی زیبایی برای دیگران باش"سعی کن کسی که تو را می ببیند،آ...

قانون زندڪَی؛ قانون باورهاست، باور ڪنید نیروی آدمی بیڪران اس...

CHERRY BLOSSOM Part 3۱×اومدم فقط...بابت دیشب عذرخواهی کنم شا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط