یحیی ناصری بفروئی
استاد "یحیی ناصری بفروئی" یکی از شاعران و معلمان فرهیختهی استان یزد زادهی شهر میبد است.
او در چهارم آذر ماه ۱۳۹۸ درگذشت و در گلزار شهدای بفروئیه به خاک سپرده شد.
▪︎نمونهی شعر:
(۱)
رفتی مرا به حال خودم واگذاشتی
کوهی ز درد بر دل شیدا گذاشتی
یاد تو ای عزیز فراموش کی شود؟!
سر بر حریر سینه دلها گذاشتی
دیدی فروغ دوست چو از طور زندگی
رفتی قدم به قلّه سینا گذاشتی
بردی سریر سلطنت خویش بر فلک
مشتی ز خاک خویش به دنیا گذاشتی
چاووش خاک پاک تو فریاد میزند
کاین سُرمه بهر دیده بینا گذاشتی
بالله به چشم اهل نظر توتیا بُوَد
این کیمیای خاک که بر جا گذاشتی
هرگز نمردهای که شود نغمهات خموش
رفتی و سر به دامن عیسی گذاشتی
ای شطّ پر تلاطم موّاج پر خروش
رفتی و سر به سینه دریا گذاشتی
توفیق جای پای تو چشمان من نداشت
پا بر بلند شاخه طوبی گذاشتی
ای رهنمای کعبه عزّت چرا چنین
ما را به تیه حادثه تنها گذاشتی
احوال دل مپرس، دگر به نمیشود
داغی کُشنده بر دل «یحیی» گذاشتی.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
او در چهارم آذر ماه ۱۳۹۸ درگذشت و در گلزار شهدای بفروئیه به خاک سپرده شد.
▪︎نمونهی شعر:
(۱)
رفتی مرا به حال خودم واگذاشتی
کوهی ز درد بر دل شیدا گذاشتی
یاد تو ای عزیز فراموش کی شود؟!
سر بر حریر سینه دلها گذاشتی
دیدی فروغ دوست چو از طور زندگی
رفتی قدم به قلّه سینا گذاشتی
بردی سریر سلطنت خویش بر فلک
مشتی ز خاک خویش به دنیا گذاشتی
چاووش خاک پاک تو فریاد میزند
کاین سُرمه بهر دیده بینا گذاشتی
بالله به چشم اهل نظر توتیا بُوَد
این کیمیای خاک که بر جا گذاشتی
هرگز نمردهای که شود نغمهات خموش
رفتی و سر به دامن عیسی گذاشتی
ای شطّ پر تلاطم موّاج پر خروش
رفتی و سر به سینه دریا گذاشتی
توفیق جای پای تو چشمان من نداشت
پا بر بلند شاخه طوبی گذاشتی
ای رهنمای کعبه عزّت چرا چنین
ما را به تیه حادثه تنها گذاشتی
احوال دل مپرس، دگر به نمیشود
داغی کُشنده بر دل «یحیی» گذاشتی.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
۳.۵k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.