چشمات چشمات چشمات ازشون خیلی چیزا نوشتم ولی یادم نیست یا

چشمات چشمات چشمات ازشون خیلی چیزا نوشتم ولی یادم نیست. یادمه نوشتم اون چشمها غم زیادی رو به دوش کشیدن نوشتم که دیگه نگاهم نمیکنن

نوشتم که دیگه ستاره ندارن حتی برای دستاتم نوشتم دستات... نوشتم که دیگه دستم و نمیگیرن دیگه لمسم نمیکنن

واسه لیهاتم نوشتم. نوشتم لیهات دیگه قرار نیست به عشق بوسیدن من باز شه واسه صدات... آخ صدات، صدات، صدات...

قرار نبود دیگه اون ملودی طنین انداز صدات و بشنوم واسه قلبت که با بی رحمی توک

پارک مرکزی دانگ هزار تیکه اش کردم درست وقتی رفتی وابسته ات شدم و برای یک لحظه به خودم اومدم واقعا به چیت وابسته شده بودم؟ به چشمهات که دیگه من و نگاه نمیکردن؟ به دستات که دیگه لمسم نمیکردن؟ به لبهات که من و نمیبوسیدن؟

به صدات که یکی دیگه جای من بهش گوش میداد؟

یا قلبت که دیگه مال من نبود؟

‌‌‌‌‌#تهکوک
#دزیره
#taekook
#Desiree
دیدگاه ها (۳)

‌‌‌‌‌#تهکوک#دزیره#taekook#Desiree

شنیده بودم که میگن خاموشی زبان عاشقاست، نمیدونم زبان تو چیه ...

میدونستی ساحل، نماد مرگه؟یعنی چی؟هر چیز قشنگی از درون مرده ت...

‌‌‌‌‌#تهکوک#دزیره#taekook#Desiree

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط