وقتی هر دو تون مافیا بودید
وقتی هر دو تون مافیا بودید
پارت هفتم
ویو ا.ت
_نقشه تو چیه؟!
+من به عنوان خدمتکار میرم به اون عمارت درسته برای هر خدمتکار بادیگارد داره ولی این در زمانیه که وقت استراحت خدمتکار ها هست تازه اونم اگر ارباب بگه الان اون عمارت نیاز به یه خدمتکار و یه بادیگارد داره پس من به عنوان خدمتکار میرم و...
_منم به عنوان بادیگارد ...نمیشه که تو رو تنها فرستاد
+اما....باشه اینجوری ممکنه تو رو بکنه بادیگارد من و کار من راحت تر بشه
هوپی&: کی قراره کار رو انجام بدین ؟؟
نام@:امروز باید انجام بدین چون بادیگارد های زیادی هستن.کع میرن
+پس بریم حاظر بشیم
با جیمین رفتیم تو اتاق ها لباس هامون رو عوض کردیم تا عمارت تاکسی گرفتیم و رفتیم
پرش زمانی به بعد از تست. موقع انتخاب
لی مین هو$:خب خدمتکار جدید اینجا کیم مونا
+:)
و بادیگارد جدید لی سان
_:)
$خب سان تو بادیگارد جدید خانم کیم هستی در زمان استراحت باید چهار چشمی حواست بهش باشه
_چشم قربان
$خوبه برید سر کارهاتون ... هی دختر
+ب,له
$تو اتاق های بالا رو تمیز کن
+چشم قربان
رفتم چند تا دستمال و سطل و تی گرفتم. و رفتم بالا
$هی سان تو هم برو حواست به این دختر باشه
_چشم
جیمین هم دنبال من اومد تو راه یکی از بادیگارد ها بهش کلت کمری داد رفتم بالا داشتم تمیز میکردم
_خوب تمیز کن
+ببند ...هوفف خیلی زیاده اینجا
_میخوای کمک کنم
+نخیر جناب انجام میدم
_خوددانی
بعد از سه ساعت طاقت فرسا تمام شد وسایل رو گرفتم رفتم پایین و دادم به آجوما که بهم گفت غذا هم درست کن رفتم داخل آشپزخونه وسایل رو بهم دادن
دو نوع غذا هم درست کردم میز رو چیدم و مینهو اومد کوفت کرد داشت غذا میخورد و ما ردیف وایستاده بودیم پشت هر خدمتکار یه بادیگارد بود
$همه برید لازم نیست اینجا بمونید
همه رفتن داشتم میرفتم که
$تو بمون
برگشتم یه نگاه به جیمین کردم و با تردید وایستادم دیگه همه خدمتکار ها با بادیگارد هاشون رفته بودن
$بیا اینجا
+ب،بله
$بیا رو پام بشین
_چی؟؟
$تو دخالت نکن ...کری گفتم بیا روی پاهام بشین
+ا،اما ...
$همین الانن(داد)
+چ،چشم
رفتم رو پاهاش نشستم
$بالا و پایین برو
+نه ...یعنی..
$برو
آروم داشتم کاری که میگفت رو انجام میدادم که یکدفعه بغلم کرد داشت سمت اتاقش میرفت
جیمین سریع دوید همه حواسشون پرت بود میخواست با تفنگ بزنتش که یکنفر اومد و گفت کارش دارن
$شانس آوردی برو خونتون
+چ،چشم
بقیه تو کامنت !
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIMIN#fake
پارت هفتم
ویو ا.ت
_نقشه تو چیه؟!
+من به عنوان خدمتکار میرم به اون عمارت درسته برای هر خدمتکار بادیگارد داره ولی این در زمانیه که وقت استراحت خدمتکار ها هست تازه اونم اگر ارباب بگه الان اون عمارت نیاز به یه خدمتکار و یه بادیگارد داره پس من به عنوان خدمتکار میرم و...
_منم به عنوان بادیگارد ...نمیشه که تو رو تنها فرستاد
+اما....باشه اینجوری ممکنه تو رو بکنه بادیگارد من و کار من راحت تر بشه
هوپی&: کی قراره کار رو انجام بدین ؟؟
نام@:امروز باید انجام بدین چون بادیگارد های زیادی هستن.کع میرن
+پس بریم حاظر بشیم
با جیمین رفتیم تو اتاق ها لباس هامون رو عوض کردیم تا عمارت تاکسی گرفتیم و رفتیم
پرش زمانی به بعد از تست. موقع انتخاب
لی مین هو$:خب خدمتکار جدید اینجا کیم مونا
+:)
و بادیگارد جدید لی سان
_:)
$خب سان تو بادیگارد جدید خانم کیم هستی در زمان استراحت باید چهار چشمی حواست بهش باشه
_چشم قربان
$خوبه برید سر کارهاتون ... هی دختر
+ب,له
$تو اتاق های بالا رو تمیز کن
+چشم قربان
رفتم چند تا دستمال و سطل و تی گرفتم. و رفتم بالا
$هی سان تو هم برو حواست به این دختر باشه
_چشم
جیمین هم دنبال من اومد تو راه یکی از بادیگارد ها بهش کلت کمری داد رفتم بالا داشتم تمیز میکردم
_خوب تمیز کن
+ببند ...هوفف خیلی زیاده اینجا
_میخوای کمک کنم
+نخیر جناب انجام میدم
_خوددانی
بعد از سه ساعت طاقت فرسا تمام شد وسایل رو گرفتم رفتم پایین و دادم به آجوما که بهم گفت غذا هم درست کن رفتم داخل آشپزخونه وسایل رو بهم دادن
دو نوع غذا هم درست کردم میز رو چیدم و مینهو اومد کوفت کرد داشت غذا میخورد و ما ردیف وایستاده بودیم پشت هر خدمتکار یه بادیگارد بود
$همه برید لازم نیست اینجا بمونید
همه رفتن داشتم میرفتم که
$تو بمون
برگشتم یه نگاه به جیمین کردم و با تردید وایستادم دیگه همه خدمتکار ها با بادیگارد هاشون رفته بودن
$بیا اینجا
+ب،بله
$بیا رو پام بشین
_چی؟؟
$تو دخالت نکن ...کری گفتم بیا روی پاهام بشین
+ا،اما ...
$همین الانن(داد)
+چ،چشم
رفتم رو پاهاش نشستم
$بالا و پایین برو
+نه ...یعنی..
$برو
آروم داشتم کاری که میگفت رو انجام میدادم که یکدفعه بغلم کرد داشت سمت اتاقش میرفت
جیمین سریع دوید همه حواسشون پرت بود میخواست با تفنگ بزنتش که یکنفر اومد و گفت کارش دارن
$شانس آوردی برو خونتون
+چ،چشم
بقیه تو کامنت !
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JIMIN#fake
۴.۳k
۰۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.