مادرمگفت: دل نبند و برو ، هرکجا روی نازنینی هستآه مادر، دلم زِ دستم رفت ، ختم امن یجیب می خواهم! پدرم گفت: بچه جان بس کن! حرفهای عجیب می شنوم!آه آری پدر، عجیب،عجیب... خاطرش را عجیب می خواهم !