کلبه ای می سازم پشت تنهایی شب

کلبه ای می سازم ... پشت تنهایی شب
زیر این سقف سیاه
که به زیبایی دل تنهای تو باشد
پنجره هایش از عشق
سقفش از عطر بهار
رنگ دیوار اتاقش گل یاس
عکس لبخند تو را می کوبم
روی ایوان حیاط
تا که هر صبح اقاقی ها را از تو سرشار کنم
همه ی دلخوشی ام بودن توست
وچراغ شب تنهایی من
نور چشمان تو است
کاشکی در سبد احساسم
شاخه ای باران بود
عطر آن را با عشق
توشه راه گل قاصدکی می کردم
که به تنهایی تو سربزند
تو به من نزدیکی وخودت می دانی
شبنم یخ زده چشمانم
در زمستان سکوت
گرمی دست تو را می طلبید...!
دیدگاه ها (۴۲)

اگر برای بدست آوردن پول مجبوری دروغ بگوئی و فریبکاری کنی ، ت...

ﺍﻟـــــــــﻮﺧـــــــﺪﺍﻣﮕــــــــﻪ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﻧﯿﺎﻓﺮﯾــــــﺪﯼ ﺗﺎﺑﻨ...

بعضی آدمها یهو میان…یهو زندگیت و قشنگ میکنن…یهو میشن همه ی د...

وقتی که می لرزد دلم در سینه ی فانوس هاشبهای خوبی هست... می ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط