نوشته ای تمل برانگیز

نوشته ای تأمل برانگیز...

آدم‌ها عاشق ما نمی‌‌شوند ، آدم‌ها جذب ما می‌‌شوند.
در لحظه‌ای حساس حرف‌هایی‌ را می‌‌زنیم که شخصی‌ نیاز به شنیدنش داشته.
در یک لحظه ی حساس طوری رفتار می‌‌کنیم که شخص احساس می‌‌کند تمام عمر در انتظار کسی‌ مثل ما بوده
در یک لحظه ی حساس حضور ما ، وجودِ شخص را طوری کامل می‌‌کند که فکر می‌کند حسی که دارد نامی‌ جز عشق ندارد.
آدم‌ها فکر می‌‌کنند که عاشق شده اند. آدم‌ها فکر می‌‌کنند بدون وجود ما حتی یک روز دوام نمی‌‌آورند. آدم‌ها فکر می‌‌کنند مکمل خود را یافته اند. ... آدم‌ها زیاد فکر می‌‌کنند
آدم‌ها در واقع مجذوب ما میشوند و پس از مدتی‌ که جذابیت ما برایشان عادی شد ، متوجه می‌‌شوند که چقدر جایِ عشق در زندگی‌‌شان خالیست ... می‌‌فهمند در جستجوی عشق‌های واقعی‌ باید ما را ترک کنند
تمامِ حرفِ من اینست که کاش آدم‌ها یاد بگیرند که «عشق پدیده‌ای حس کردنی است نه فکر کردنی» و کاش بفهمند که بعد از رفتنشان ، عشقی‌ را که فکر می کرده اند دارند چه می‌کند با کسانی‌ که حس می کرده اند این عشق واقعی‌ ‌ست.

نیکی‌ فیروزکوهی
دیدگاه ها (۲۳)

یه خانوم مسن,صبح یه سوال ازم پرسید,هنوز درگیرشم!پرسید:هفته ی...

کاش مهدی به جهان چهره هویدا می کرد...

خدایی بنظر شمام این عکس مصنوعی که با فتوشاپ درست شده قشنگتر ...

اگه خطا بریم,به جایی که باید برسیم,نمیرسیم...هدف خلقتمون انس...

چپتر ۵ _ نقشهاوایل دانشگاه، لیندا خودش را مثل یک سایه نگه می...

⁷𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭 اومدن سر میز نشستن که اصن اون حال ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط