به من می گفت

به من می گفت:
"چشم های تو مرا به این روز
انداخت..
این نگاهِ تو کارِ مرا
به اینجا کشانده
تاب و تحمل نگاه های تو را
نداشتم
نمی دیدی که چشم بر زمین می
دوختم!؟"
به او گفتم:
"در چشم های من دقیق تر نگاه کن
جز تو
هیچ چیزی در آن نیست...
.
بزرگ_علوی 🖋 ️
.
دیدگاه ها (۲۰)

در این ثانیه های آخر عمر زمستان؛که چند روز تا اتمامشان باقیس...

زندگی مثل یه استکان چای استبه ندرت پیش می آید کههم رنگش درست...

.برایت آرزوهای ساده می کنم.آرزو می کنم شب ها خواب های خوب بب...

آدم های صبور..،یه خصوصیت عجیب دارن،بی نهایت لبخند می زنن ......

باید بدانی دیدنت هر روز رویا می شوداین دل برای حس تو غرق تمن...

کاش تهران بندر داشت. کنار لنچ مینشستیم و من برایت از شاخ و ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط