در این ثانیه های آخر عمر زمستان

در این ثانیه های آخر عمر زمستان؛
که چند روز تا اتمامشان باقیست؛
که تمام بار و بندیلش را می بندد و جای خودش را به فرزند مهربانش،بهار می دهد؛
اگر می توانی و از دستت بر می آید،
به اندازه ی یک لبخند پر از عشق؛
یک شاخه گل یا یک پیام ساده را بهانه ای کن برای شاد کردن دلی!
حتی برای یک لحظه!
با تمام حال خوبت،بهانه ای شو برای لبخند کسی !
یا اقلا
لطفا
لطفا
لطفا
دلیلی باش برای حال خوش یک نفر!
یک دل...
.
.
.
دیدگاه ها (۳)

زندگی مثل یه استکان چای استبه ندرت پیش می آید کههم رنگش درست...

ماجرای مرا پایانی نبوداگر عطر تواز صندلی برنمی‌خاستدستم را ن...

به من می گفت:"چشم های تو مرا به این روز انداخت..این نگاهِ تو...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

دیدار دوباره..[p1]

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط