ادامه داستان
ادامه داستان
p24
کوک: این دفعه من اول میرم حموم
یونا: باشه
۴۰ دقیقه بعد
یونا ویو
نشسته بودم که کوک دیدم که با بالا تنه ی لخت جلوم وایساده
یونا: خجالت نمیکشی مرد حسابی
کوک: خب مگه نمی خواستی بری حموم برو دیگه
یونا: باشه
۱ ساعت بعد
کوک: دختر چقدر طول کشید بیا دیگه
یونا: کوک (داد)
کوک: چیه
یونا: میشه لباسمو بیاری
کوک: باشه
راوی: کوک رفت لباسو بده به یونا که پاش گیر کرد و افتاد داخل حموم که
کوک ویو
می خواستم لباسو به یونا بدم که افتادم داخل حموم وایی کل بدنشو دیدم آخ اینجوری خیلی سکسی میشه 🤤🤤💦
یونا هنگ کرده بود
یونا: برو بیرون مرتیکه ی منحرف
یونا با پا زد تو صورت کوک
کوک: آخ صورتم
یونا: بیرون (داد)
کوک: باشه بابا رفتم
۱ دقیقه بعد
یونا: چرا نرفتی پایین پیش بچه ها
کوک: منتظرت بودم
یونا: باشه ولی هنوز نبخشیدمت
کوک: هنوز
یونا: به بند خوشحال باش که نصفت نکردم از وسط
اگه کامنت بزارین احتمال اینکه پارت بعد ی رو بزارم بیشتر میشه ❤🤍🫰🏻🇰🇷💖
حمایت کنید 💖🫰🏻❤
p24
کوک: این دفعه من اول میرم حموم
یونا: باشه
۴۰ دقیقه بعد
یونا ویو
نشسته بودم که کوک دیدم که با بالا تنه ی لخت جلوم وایساده
یونا: خجالت نمیکشی مرد حسابی
کوک: خب مگه نمی خواستی بری حموم برو دیگه
یونا: باشه
۱ ساعت بعد
کوک: دختر چقدر طول کشید بیا دیگه
یونا: کوک (داد)
کوک: چیه
یونا: میشه لباسمو بیاری
کوک: باشه
راوی: کوک رفت لباسو بده به یونا که پاش گیر کرد و افتاد داخل حموم که
کوک ویو
می خواستم لباسو به یونا بدم که افتادم داخل حموم وایی کل بدنشو دیدم آخ اینجوری خیلی سکسی میشه 🤤🤤💦
یونا هنگ کرده بود
یونا: برو بیرون مرتیکه ی منحرف
یونا با پا زد تو صورت کوک
کوک: آخ صورتم
یونا: بیرون (داد)
کوک: باشه بابا رفتم
۱ دقیقه بعد
یونا: چرا نرفتی پایین پیش بچه ها
کوک: منتظرت بودم
یونا: باشه ولی هنوز نبخشیدمت
کوک: هنوز
یونا: به بند خوشحال باش که نصفت نکردم از وسط
اگه کامنت بزارین احتمال اینکه پارت بعد ی رو بزارم بیشتر میشه ❤🤍🫰🏻🇰🇷💖
حمایت کنید 💖🫰🏻❤
۱۱.۸k
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.