بسم رب الشهداء...
بسم رب الشهداء...
راز نمــــــــــاز شــــــــــهادت...
دو رکعت نماز آقامهدی قبل از خواب به نقل از خواهر شهید ثامنی...
من وآقا مهدی از همان بچگی رابطه عاطفی خاصی بینمان حاکم بود و سعی هردو ما بر این بود که در تمام مراحل زندگی پشت وپناه یکدیگر باشیم ، با ورود حقیر به بسیج که همزمان با فرماندهی آقا مهدی بود، این هم بستگی بیشتر از پیش شد و چون فاصله سنی حقیر با ایشان کم بود، دلیل دیگری شد بر علاقه ی بیش از حد من نسبت به ایشان ،از همین رو اقوام و خویشاوندان نزدیک مثال من و آقا مهدی را، مثال حضرت زینب (س) وامام حسین (ع)میزدند...
دوازده یا سیزده ساله بودم که متوجه شدم آقا مهدی هر شب قبل خواب دو رکعت نماز میخوانند که دلیل آن را نمیدانستم،چون حقیر نسبت به آقا مهدی شرم وحیای خاصی داشتم، باعث میشد که نسبت به خیلی از کارهایی که انجام میدادند، ورود نکنم وسوال وپرسشی انجام ندهم...
چون میدانستم قطعا در مورد انجام آن ،فکر وبرسی انجام داده است،همین باعث شد تا سالیان متمادی این سوال در ذهنم باشد ،که این دورکعت نماز که ایشان میخوانند دلیلش چیست ؟ تا اینکه یک شب مادر بزرگ مرحوممان خطاب به آقا مهدی گفتند:
که مادر جان همه نصف شب بیدار میشوند ونماز شب میخوانند ,توسر شب نماز میخوانی؟این چه نمازیست؟
آقا مهدی جواب دادند: که حالا بعدا به شما میگویم...
ایشان با اسرار گفتند: حالا بگو
آقا مهدی با شرم خواصی فرمودند:عهد کردم تا آخر عمرم دورکعت نماز برای بی بی حضرت زهرا(س)به نیت شهادت بخوانم. .آنجا بود که علامت سوالی که چند سال در ذهن من بوجود آمده بود پاک شد...
.مادربزرگم به آقا مهدی گفتند:توهنوز نه درس و تحصیل راتمام کردی، نه سربازی رفتی، نه سر کار رفته ای ونه ازدواج کرده ای، برای این ها نماز بخوان...
آقا مهدی با لبخند جواب داد:برای آنها هم باخدا عهد کردم نمازهایم را اول وقت وبه جماعت بخوانم...
آقا مهدی تا آخر عمر شریفش پای عهدش با خدا ایستاد وخداهم وفای به عهد کرد...
شهادت بی عرضه های جامونده صلواااااات...
راز نمــــــــــاز شــــــــــهادت...
دو رکعت نماز آقامهدی قبل از خواب به نقل از خواهر شهید ثامنی...
من وآقا مهدی از همان بچگی رابطه عاطفی خاصی بینمان حاکم بود و سعی هردو ما بر این بود که در تمام مراحل زندگی پشت وپناه یکدیگر باشیم ، با ورود حقیر به بسیج که همزمان با فرماندهی آقا مهدی بود، این هم بستگی بیشتر از پیش شد و چون فاصله سنی حقیر با ایشان کم بود، دلیل دیگری شد بر علاقه ی بیش از حد من نسبت به ایشان ،از همین رو اقوام و خویشاوندان نزدیک مثال من و آقا مهدی را، مثال حضرت زینب (س) وامام حسین (ع)میزدند...
دوازده یا سیزده ساله بودم که متوجه شدم آقا مهدی هر شب قبل خواب دو رکعت نماز میخوانند که دلیل آن را نمیدانستم،چون حقیر نسبت به آقا مهدی شرم وحیای خاصی داشتم، باعث میشد که نسبت به خیلی از کارهایی که انجام میدادند، ورود نکنم وسوال وپرسشی انجام ندهم...
چون میدانستم قطعا در مورد انجام آن ،فکر وبرسی انجام داده است،همین باعث شد تا سالیان متمادی این سوال در ذهنم باشد ،که این دورکعت نماز که ایشان میخوانند دلیلش چیست ؟ تا اینکه یک شب مادر بزرگ مرحوممان خطاب به آقا مهدی گفتند:
که مادر جان همه نصف شب بیدار میشوند ونماز شب میخوانند ,توسر شب نماز میخوانی؟این چه نمازیست؟
آقا مهدی جواب دادند: که حالا بعدا به شما میگویم...
ایشان با اسرار گفتند: حالا بگو
آقا مهدی با شرم خواصی فرمودند:عهد کردم تا آخر عمرم دورکعت نماز برای بی بی حضرت زهرا(س)به نیت شهادت بخوانم. .آنجا بود که علامت سوالی که چند سال در ذهن من بوجود آمده بود پاک شد...
.مادربزرگم به آقا مهدی گفتند:توهنوز نه درس و تحصیل راتمام کردی، نه سربازی رفتی، نه سر کار رفته ای ونه ازدواج کرده ای، برای این ها نماز بخوان...
آقا مهدی با لبخند جواب داد:برای آنها هم باخدا عهد کردم نمازهایم را اول وقت وبه جماعت بخوانم...
آقا مهدی تا آخر عمر شریفش پای عهدش با خدا ایستاد وخداهم وفای به عهد کرد...
شهادت بی عرضه های جامونده صلواااااات...
۱.۳k
۱۸ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.