به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى،
به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى،
از روان پزشک پرسیدم :
شما چطور می فهمید که یک بیمار روانى
به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روان پزشک گفت:
ما وان حمام را پر از آب می کنیم و یک قاشق چایخورى،
یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می گذاریم
و از او می خواهیم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان! فهمیدم.
آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ تر است.
روان پزشک گفت: نه!
آدم عادی در پوش وان رو بر میداره…
از روان پزشک پرسیدم :
شما چطور می فهمید که یک بیمار روانى
به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روان پزشک گفت:
ما وان حمام را پر از آب می کنیم و یک قاشق چایخورى،
یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می گذاریم
و از او می خواهیم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان! فهمیدم.
آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ تر است.
روان پزشک گفت: نه!
آدم عادی در پوش وان رو بر میداره…
۵.۶k
۱۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.