&پسری با نام های مختلف&
&پسری با نام های مختلف&
ته: خریدم
نامجون: بریم
*میرن خونه*
ات : کوک بیا بریم لباسامونو عوض کنیم
کوک : من بوی سگ مرده میدم میخوام برم دوش بگیرم
ات: پس با هم بریم
جیمین: نگاشون کن حالا ک اینجوری شد تیهونگ عشقم😍
ته: جانم 😳
جیمین: گشنمه غذا بپز 😊
ته: عجبا
جیمین: چیه فک کردی الان میگم بیا با هم بریم حموم 😂😂
ته: جدی میفرمایید
*پرش زمانی به فردای ان روز *
ات: ( ات جیغ بلندی میزنه )
کوک : یا حضرت معصومه یا جدل قدوس چی شده
ات: نیست نیستش
کوک: تو دختری طبیعیه ک نداشته باشی
ات: راست میگی
کوک: نمیشه ی روز مارو از خواب بند نکنی🥺
ات: ن پاشو صبحونه بخوریم بریم مدرسه
کوک:اوک
کوک: نامجوننننننننن
نامجون: چته
کوک: پاشو صبح شده عشقم( صداشو دخترونه میکنه)
نامجون: عشقم بزار یکم دیگ بخوابم
کوک: (ی سیلی به صورت کوک میزنه اما اروم ن خیلی محکم)
نامجون : کوکه دهن سرویس تویی😂
کوک: عیی شیطون بلا عشقت کیه ها
ناجون: حالا دیگ دیگ
کوک: ولش بعدا از زیر زبونت میکشم همرو بیدار میکنی و صبحونه رو اوکی میکنی ترو خدا
نامی: در عوض؟
کوک:در عوض شستن ظرفا تا یک هفته
نامی: اومم قبول
کوک: تنکیو
*بعد از جمع شدن همه*
جیمین: جین راستی میدونستی دیشب داشتی تو خواب به کوک فحش میدادی
جین: کی گفته خواب بودم بیدار بودم چه جور
ات و کوک هم زمان: اینجا جا داره که بگم وادفاخ
جین: ایگو ایگو
نامی: سریع تر بخورید
*پرش زمانی به ۲ ساعت بعد *
ات: خب رسیدیم مدرسه
کوک: اره
جیمین: به نظرتون امروز چه خواهد شد
نامی: ته وارد کلاس خواهد شد
ته: چه اتفاق خفنی خواهد افتاد
ات: نمک ریزی بسه
جین: بیاید برید دیگ جلو راه وایسادید
ات : چه حیف جین تو کلاس ما نی
کوک: اره اما مهم اینه تو یه مدرسه ایم
ات:اوهوم بیاید بریم دیگ بسه
(از پله ها میرن بالا و میرن سر کلاس )
جیا: وایی چه پسر جذابی نگاش کن هیونجی
ته: ات این دختره کیه(در گوشش میگ)
جیا: اهای پسر جذاب تو این دختر هرزه رو میشناسی ساعتی چقد میگیری ات
ته: چی گفتی
ات: ته بیخیال بیا بریم دفتر مدیر
جیا: میتونم شمارتو داشته باشمم اقا خشگلهه
ته: خیلی رو مخ و نچسبی
ات: علاوه بر اینا هرزه هم هس
جیا: یااااا حواست باشه به وی داری میگیا
ات: به کی دارم میگم ؟
جیا:
ته: خریدم
نامجون: بریم
*میرن خونه*
ات : کوک بیا بریم لباسامونو عوض کنیم
کوک : من بوی سگ مرده میدم میخوام برم دوش بگیرم
ات: پس با هم بریم
جیمین: نگاشون کن حالا ک اینجوری شد تیهونگ عشقم😍
ته: جانم 😳
جیمین: گشنمه غذا بپز 😊
ته: عجبا
جیمین: چیه فک کردی الان میگم بیا با هم بریم حموم 😂😂
ته: جدی میفرمایید
*پرش زمانی به فردای ان روز *
ات: ( ات جیغ بلندی میزنه )
کوک : یا حضرت معصومه یا جدل قدوس چی شده
ات: نیست نیستش
کوک: تو دختری طبیعیه ک نداشته باشی
ات: راست میگی
کوک: نمیشه ی روز مارو از خواب بند نکنی🥺
ات: ن پاشو صبحونه بخوریم بریم مدرسه
کوک:اوک
کوک: نامجوننننننننن
نامجون: چته
کوک: پاشو صبح شده عشقم( صداشو دخترونه میکنه)
نامجون: عشقم بزار یکم دیگ بخوابم
کوک: (ی سیلی به صورت کوک میزنه اما اروم ن خیلی محکم)
نامجون : کوکه دهن سرویس تویی😂
کوک: عیی شیطون بلا عشقت کیه ها
ناجون: حالا دیگ دیگ
کوک: ولش بعدا از زیر زبونت میکشم همرو بیدار میکنی و صبحونه رو اوکی میکنی ترو خدا
نامی: در عوض؟
کوک:در عوض شستن ظرفا تا یک هفته
نامی: اومم قبول
کوک: تنکیو
*بعد از جمع شدن همه*
جیمین: جین راستی میدونستی دیشب داشتی تو خواب به کوک فحش میدادی
جین: کی گفته خواب بودم بیدار بودم چه جور
ات و کوک هم زمان: اینجا جا داره که بگم وادفاخ
جین: ایگو ایگو
نامی: سریع تر بخورید
*پرش زمانی به ۲ ساعت بعد *
ات: خب رسیدیم مدرسه
کوک: اره
جیمین: به نظرتون امروز چه خواهد شد
نامی: ته وارد کلاس خواهد شد
ته: چه اتفاق خفنی خواهد افتاد
ات: نمک ریزی بسه
جین: بیاید برید دیگ جلو راه وایسادید
ات : چه حیف جین تو کلاس ما نی
کوک: اره اما مهم اینه تو یه مدرسه ایم
ات:اوهوم بیاید بریم دیگ بسه
(از پله ها میرن بالا و میرن سر کلاس )
جیا: وایی چه پسر جذابی نگاش کن هیونجی
ته: ات این دختره کیه(در گوشش میگ)
جیا: اهای پسر جذاب تو این دختر هرزه رو میشناسی ساعتی چقد میگیری ات
ته: چی گفتی
ات: ته بیخیال بیا بریم دفتر مدیر
جیا: میتونم شمارتو داشته باشمم اقا خشگلهه
ته: خیلی رو مخ و نچسبی
ات: علاوه بر اینا هرزه هم هس
جیا: یااااا حواست باشه به وی داری میگیا
ات: به کی دارم میگم ؟
جیا:
۶.۳k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.