اگه این روزا بره شاید دیگه وقتی نمونه ..
اگه این روزا بره شاید دیگه وقتی نمونه ..
حالو هوای تو دور شه از خونه !
داشتم به این فکر میکردم که چی میشه که پدر مادرامون بعد از اینهمه سال کنار هم نفس کشیدن ، هنوزم مثل روز اول همو دوست دارن !
چی میشه که هنوز بابا برای کوچیک ترین ناراحتی مامان گل رز میخره میبره میزاره رو میزش تا خم به ابروی پرنسس خونمون نیاد ..
چی میشه که مامان هنوز قبل از اومدن بابا موهاشو با ناز شونه میکنه و رژ قرمزشو چاشنیه صورتش .. !
دوست داشتن و عشق چه فرقی دارن باهم ؟!
اینی که مامان واسه بابا بالشت میاره تا زیر دستش بزاره ؟ یا اونی که بابا از در که میاد پیشونی مامانو میبوسه ؟
عشق زیر پلکای بسته شدش وقت بوسیدن پیشونی مامان موج میزنه .. !!
اگ اینا اسمش عشقه پس منو تو کجای داستانیم !
منی که سعی دارم مث مامان به وقت دیدنت مو باز کنم .. چشام بخنده .. لبام جز برای بوسیدنت باز نشه .. !
منی که سعی دارم دلبرم تا ابدو یک روز دوسم داشته باشه
دلبری که با موهای ژولیده و ته ریش و خستگیای توی تنش و سردرد ، بازم میتونه عقل و هوش از سرم ببره !
میدونی ؟!
من و تو بارها و بارها همو از دست دادیم :) به خاطر نگاهو فکر بقیه ..
به خاطر نخواستنای بزرگترا و مخالفتای منطقیه منطق بی منطقشون !
اندازه موهای سرمون بحث کردیم ! دوبرابرش از دل هم در اوردیم ..
میدونی !
دیگه نمیخوام از دستت بدم دلبر !
دیگه نمیخوام نباشی ..
بمون تا ابدو یه روز ..
تا روزی که خودمو تو چین و چروک پیشونیت ببینم !
تا روزی که خودتو تو سفیده موهام ببینی ..
#بط
حالو هوای تو دور شه از خونه !
داشتم به این فکر میکردم که چی میشه که پدر مادرامون بعد از اینهمه سال کنار هم نفس کشیدن ، هنوزم مثل روز اول همو دوست دارن !
چی میشه که هنوز بابا برای کوچیک ترین ناراحتی مامان گل رز میخره میبره میزاره رو میزش تا خم به ابروی پرنسس خونمون نیاد ..
چی میشه که مامان هنوز قبل از اومدن بابا موهاشو با ناز شونه میکنه و رژ قرمزشو چاشنیه صورتش .. !
دوست داشتن و عشق چه فرقی دارن باهم ؟!
اینی که مامان واسه بابا بالشت میاره تا زیر دستش بزاره ؟ یا اونی که بابا از در که میاد پیشونی مامانو میبوسه ؟
عشق زیر پلکای بسته شدش وقت بوسیدن پیشونی مامان موج میزنه .. !!
اگ اینا اسمش عشقه پس منو تو کجای داستانیم !
منی که سعی دارم مث مامان به وقت دیدنت مو باز کنم .. چشام بخنده .. لبام جز برای بوسیدنت باز نشه .. !
منی که سعی دارم دلبرم تا ابدو یک روز دوسم داشته باشه
دلبری که با موهای ژولیده و ته ریش و خستگیای توی تنش و سردرد ، بازم میتونه عقل و هوش از سرم ببره !
میدونی ؟!
من و تو بارها و بارها همو از دست دادیم :) به خاطر نگاهو فکر بقیه ..
به خاطر نخواستنای بزرگترا و مخالفتای منطقیه منطق بی منطقشون !
اندازه موهای سرمون بحث کردیم ! دوبرابرش از دل هم در اوردیم ..
میدونی !
دیگه نمیخوام از دستت بدم دلبر !
دیگه نمیخوام نباشی ..
بمون تا ابدو یه روز ..
تا روزی که خودمو تو چین و چروک پیشونیت ببینم !
تا روزی که خودتو تو سفیده موهام ببینی ..
#بط
۶.۶k
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.