Revenge-part, third part, .Revenge.
"Advantage...But really good..." ☆
☆ " سواستفاده...ولی خیلی خوب..."
~~~~
پارت شیشم~Sixth part~۶
موضوع: خیانت~سواستفاده~عاشقانه~تاکسیک~~
خلاصه ی انتقام:فلیکس به سمت خونه ی جیسونگ رفت...با اجازه ی هان...به هیونجین خیانت میکنه... هیونجین از موضوع باخبر نمیشه... ولی داخل یه برنامه..."فلیکس، هان رو انتخاب کرده..."هیونجین با پوزخند گفت"فلیکس...چیکار کرد؟"فلیکس بلند شد و با خنده گفت"گفتم آدم لجبازیم..."
This time...Revenge...
این قسمت...انتقام...
بعد از چند دقیقه از صحبت کردن فلیکس و هان، فلیکس شروع کرد به بوسیدن لبای هان، هردو چشماشون رو بستن و لحظه ای به یاد ماندنی و زیبا رو به وجود اوردن... بعد از چند ثانیه، هان یکم عقب رفت و لبخندی زد... بعد فلیکس به سمت گردنش به پایین رفت و گردنش رو بوسید...نفس های گرمش بر گردن هان نوازش میشدن... هان دستاش رو روی کتی که هنوز روی بدن فلیکس بود، گذاشت و کتش رو در اورد...بعد شروع کرد به نوازش دادن سینه های فلیکس... فلیکس دم گوش هان زمزمه کرد"هانی...بنظرت میتونیم یکم بیشتر هیجان انگیزش کنیم...؟"
هان خندید و جواب داد"معلومه میتونیم... فقط باید این هم دربیاد..."هان شلوار فلیکس رو نوازش داد...
فلیکس خندید و گفت"عه عه! اونجا دیگه خیلی خصوصیه! با همین یدونه سینه کار کن تو فعلا..."
هان شروع کرد به بوسیدن لب های فلیکس... و فلیکس این کیس رو عمیق تر میکرد و هر ثانیه... عمیق تر...
یک ساعت گذشت و ایندفعه، هان روی بدن فلیکس نشسته بود و بدنش رو میبوسید... بعد از چند دقیقه از شور و شوق... صدای زنگ در اومد... ولی هان براش مهم نبود... ولی دوباره بعد از چند دقیقه...چانگبین وارد اتاق شد...
چانگبین برادر ناتنیه هان بود... چون مادر هان با یه مردی دیکه ازدواج کرده بود و چانگبین برادر ناتینیش هست...
هان و فلیکس به در نگاه کردند و وقتی چانگبین اونهارو دید... یکم پایین رو نگاه کرد"نمیدونستم...داداشم انقدر چندش اور باشه... ایی...برید تو اتاق خب... اه"چانگبین از اونجا دور شد و فلیکس و هان ادامه دادن...
بعد از چند ساعت فلیکس لباساش رو دوباره پوشید و از خونه ی هان رفت... و وقتی به خونه رسید...هیونجین خابیده بود...ولی یه درخواست اومده بود براش...'آقای لی فلیکس،مدل معروف کشور کره ی جنوبی و استرالیا، از شما دعوت میکنم که به یک برنامه به همراه دوست پسر خود، و یک دوست و همراه به این برنامه بیایید،آدرس:☆کره ی جنوبی،برنامه ی مدلینگ و بازی☆ممنون میشوم'
فلیکس که خوشحال شده بود... این درخواست رو قبول کرد...
☆ " سواستفاده...ولی خیلی خوب..."
~~~~
پارت شیشم~Sixth part~۶
موضوع: خیانت~سواستفاده~عاشقانه~تاکسیک~~
خلاصه ی انتقام:فلیکس به سمت خونه ی جیسونگ رفت...با اجازه ی هان...به هیونجین خیانت میکنه... هیونجین از موضوع باخبر نمیشه... ولی داخل یه برنامه..."فلیکس، هان رو انتخاب کرده..."هیونجین با پوزخند گفت"فلیکس...چیکار کرد؟"فلیکس بلند شد و با خنده گفت"گفتم آدم لجبازیم..."
This time...Revenge...
این قسمت...انتقام...
بعد از چند دقیقه از صحبت کردن فلیکس و هان، فلیکس شروع کرد به بوسیدن لبای هان، هردو چشماشون رو بستن و لحظه ای به یاد ماندنی و زیبا رو به وجود اوردن... بعد از چند ثانیه، هان یکم عقب رفت و لبخندی زد... بعد فلیکس به سمت گردنش به پایین رفت و گردنش رو بوسید...نفس های گرمش بر گردن هان نوازش میشدن... هان دستاش رو روی کتی که هنوز روی بدن فلیکس بود، گذاشت و کتش رو در اورد...بعد شروع کرد به نوازش دادن سینه های فلیکس... فلیکس دم گوش هان زمزمه کرد"هانی...بنظرت میتونیم یکم بیشتر هیجان انگیزش کنیم...؟"
هان خندید و جواب داد"معلومه میتونیم... فقط باید این هم دربیاد..."هان شلوار فلیکس رو نوازش داد...
فلیکس خندید و گفت"عه عه! اونجا دیگه خیلی خصوصیه! با همین یدونه سینه کار کن تو فعلا..."
هان شروع کرد به بوسیدن لب های فلیکس... و فلیکس این کیس رو عمیق تر میکرد و هر ثانیه... عمیق تر...
یک ساعت گذشت و ایندفعه، هان روی بدن فلیکس نشسته بود و بدنش رو میبوسید... بعد از چند دقیقه از شور و شوق... صدای زنگ در اومد... ولی هان براش مهم نبود... ولی دوباره بعد از چند دقیقه...چانگبین وارد اتاق شد...
چانگبین برادر ناتنیه هان بود... چون مادر هان با یه مردی دیکه ازدواج کرده بود و چانگبین برادر ناتینیش هست...
هان و فلیکس به در نگاه کردند و وقتی چانگبین اونهارو دید... یکم پایین رو نگاه کرد"نمیدونستم...داداشم انقدر چندش اور باشه... ایی...برید تو اتاق خب... اه"چانگبین از اونجا دور شد و فلیکس و هان ادامه دادن...
بعد از چند ساعت فلیکس لباساش رو دوباره پوشید و از خونه ی هان رفت... و وقتی به خونه رسید...هیونجین خابیده بود...ولی یه درخواست اومده بود براش...'آقای لی فلیکس،مدل معروف کشور کره ی جنوبی و استرالیا، از شما دعوت میکنم که به یک برنامه به همراه دوست پسر خود، و یک دوست و همراه به این برنامه بیایید،آدرس:☆کره ی جنوبی،برنامه ی مدلینگ و بازی☆ممنون میشوم'
فلیکس که خوشحال شده بود... این درخواست رو قبول کرد...
۶.۲k
۱۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.