دیدی!دیدی شبی در حرف و حدیثِ مبهمِ بی فردا گمت کردمدیدی در آن دقایقِ دیر باور پُر گریه گُمَت کردمدیدی آب امد و از سرِ دریا گذشت و تو نیامدی......سید علی صالحی