آمدم پارت بدم و برم میخوام برم علی آباد 🥲

آمدم پارت بدم و برم میخوام برم علی آباد 🥲
𝒑𝒂𝒓𝒕۱۲:موری رفته دَدَ
ادامه.......
(صبح)
موری:پاشین لنگ زهر تنبلا
کویو:بچه ها پاشین
همه:یا جد عباس(عباس آقا:جد منو چیکار دارین؟😐مایکی:خدایا شکرت بالخره جد منو وسط نیاوردن من:😐😶)
دازای و نیکولای:ی صبح دیگه ی صدای تو ی گوشم میگه کسی اون بیرون واسم نریده بالشتو اون وری کن باز خوابت بگیره
دخترا:دازای ما اینجا هویجیم😐
دازای:والا هویج چویا هست شما که گربه هامین
چویا:هوی تمهههه
دخترا:😍*غش
کویو:یا جد کیساکی یوسانو سان
*یوسانو عین مایکل جکسون وارد می‌شود
یوسانو:ها؟چیه؟کجا آتیش گرفته؟
کویو:آتیش کجا بود؟ بیا اینارو ببر
یوسانو:ای بابا اوکی
موری و دازای*درحال آهنگ خوندن:خونتون مورچه داره لباسات مورچه داره........
کویو*زدن ب پشت موری:پا شو تنت رو جمع کن بیا کمک
موری:یامته کوداسای(جرررررر🤣)
الیس و کیو و رانپو(درست نوشتم=/ ) :*در حال چیپس خوردن و تماشا
موری:الیس چان کمک
الیس:خفه رینتارو بزار نگاه کنم
موری:الیس چان
کویو*ی لگد مثل مایکل جکسون ب موری میزنه و شوتش میکنه تو جنگل:چه پرتابی بود(بد بخت توپ نیستا انسان😂)
موری:ننه
*و پرت میشه تو جنگل
فوکوزاوا:چ اتفاقی افتاده؟
فئودورکه شاهد بود:(توضیح دادن قضیه )و اینطوری شد که موری سان رفت دَدَ
فوکوزاوا:یا جد گربه کویو سان
کویو:خودش مجبورم کرد
فوکوزاوا:هعی حالا کی میره دونبالش
*کنجی مثل شاهزاده سوار بر گاو پیداش میشود
کنجی:منو دازای و میسا و چویا سان میریم دنبالشون
فوکوزاوا:باشه
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
خب من میخوام برم علی آباد طول میکشه برگردم ولی اگه شد شب پارت ۱۲ میزارم 🥲
دوستون دارم فعلا بای😘🤗❤❤❤❤❤