بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت دوم :
این کوفیها، امام حسین علیه السلام را خوب میشناختند که نامه نوشتند و دعوت بر حکومت کردند. امام حسین علیه السلام آنجا غریب نبودنددر دوران حکومت امیر المؤمنین علیه السلام، همه ایشان، امام حسن، حضرات زینب و ابوالفضل العباس و خاندان ایشان را به خوبی شناخته بودند یزید و دستگاه خلافت یزید و اسلام معاویهای و یزیدی نیز برای آنان ناشناخته نبود.
به رغم همه اینها، حضرتش در طول ده روز اقامت در کربلا و نیز در سرتاسر روز تاسوعا و حتی صبح تا ظهر عاشورا، بارها و بارها خود را به عناوین متفاوت، از اصل و نسب گرفته تا شخصیت و مقام تا هدف و موقعیت و به آنها معرفی کرده بودند در آخر گفتند: این حرفها بس است، ما همه تو را میشناسیم، می دانیم که تو کی هستی و چه می گویی؛ اما تصمیم گرفتهایم که تو را بکشیم.
بخشی از خطبه حضرت درصبح عاشورا و اتمام حجّت بر کوفیان:
أَیهَا النَّاسُ! اسْمَعُوا قَوْلِی، وَلَا تَعْجَلُوا حَتَّی أَعِظَکمْ بِمَا یحِقُّ عَلَی لَکمْ؛ وَحَتَّی أُعْذِرَ إلَیکمْ - ای مردم! گفتار مرا بشنوید! وشتاب نکنید تا آنچه حقّ شماست برمن ازاندرز و موعظه، شما را بدان پند دهم؛ و عذر حجت و دلیل خود را در حرکت بسوی شما برای شما بیان کنم!
فَإنْ أَعْطَیتُمُونِی النِّصْفَ کنْتُمْ بِذَلِک أَسْعَدَ! وَإنْ لَمْ تُعْطُونِی النِّصْفَ مِنْ أَنْفُسِکمْ فَأَجْمِعُوا رَأْیکمْ وَشُرَکآءَکمْ ثُمَّ لَا یکنْ أَمْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّه ثُمَّ اقْضُوا إِلَی وَلَا تُنظِرُونِ! إِنَّ وَلِی اللَهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکتَبَ وَهُوَ یتَوَلَّی الصَّلِحِینَ - پس اگر از درِ انصاف در آئید وعذر مرا بپذیرید که البتّه نیکبخت باشید!ودیگر راه مقاتله و جنگ با من بر روی شما بسته می گردد ! و اگر عذر مرا نپذیرید و حجّت مرا کافی ندانید، پس در آن هنگام رأی خود و شریکان خود را روی هم گرد آورده، تا اینکه کار شما و امر شما بر شما پوشیده نماند؛و سپس بدون هیچ مهلتی به من بپردازید و کار خود را یکسره کنید! بدانید که صاحب اختیار و ولی من خداست که قرآن کریم را بفرستاد؛و او زمام امور مردمان صالح را در دست دارد.
پس حمد خدای را بجا آورد،و ثنای او بگفت، و درود بر پیغمبر بفرستاد، و هیچ خطیبی دیده نشد نه قبل از او و نه بعد از او که چنین با بلاغت در گفتارخود مطالب را ادا کند.
و پس از آن فرمود:اوّل نَسَب مرا در نظر آورید! و ببینید من کیستم؟ و سپس به افکار خود مراجعه کنید و آن را مورد عتاب و سرزنش قرار دهید! ببینید ای کشتن من برای شما سزاوار است؟! و ای پاره کردن حرمت من بر شما جائز است؟!(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
این کوفیها، امام حسین علیه السلام را خوب میشناختند که نامه نوشتند و دعوت بر حکومت کردند. امام حسین علیه السلام آنجا غریب نبودنددر دوران حکومت امیر المؤمنین علیه السلام، همه ایشان، امام حسن، حضرات زینب و ابوالفضل العباس و خاندان ایشان را به خوبی شناخته بودند یزید و دستگاه خلافت یزید و اسلام معاویهای و یزیدی نیز برای آنان ناشناخته نبود.
به رغم همه اینها، حضرتش در طول ده روز اقامت در کربلا و نیز در سرتاسر روز تاسوعا و حتی صبح تا ظهر عاشورا، بارها و بارها خود را به عناوین متفاوت، از اصل و نسب گرفته تا شخصیت و مقام تا هدف و موقعیت و به آنها معرفی کرده بودند در آخر گفتند: این حرفها بس است، ما همه تو را میشناسیم، می دانیم که تو کی هستی و چه می گویی؛ اما تصمیم گرفتهایم که تو را بکشیم.
بخشی از خطبه حضرت درصبح عاشورا و اتمام حجّت بر کوفیان:
أَیهَا النَّاسُ! اسْمَعُوا قَوْلِی، وَلَا تَعْجَلُوا حَتَّی أَعِظَکمْ بِمَا یحِقُّ عَلَی لَکمْ؛ وَحَتَّی أُعْذِرَ إلَیکمْ - ای مردم! گفتار مرا بشنوید! وشتاب نکنید تا آنچه حقّ شماست برمن ازاندرز و موعظه، شما را بدان پند دهم؛ و عذر حجت و دلیل خود را در حرکت بسوی شما برای شما بیان کنم!
فَإنْ أَعْطَیتُمُونِی النِّصْفَ کنْتُمْ بِذَلِک أَسْعَدَ! وَإنْ لَمْ تُعْطُونِی النِّصْفَ مِنْ أَنْفُسِکمْ فَأَجْمِعُوا رَأْیکمْ وَشُرَکآءَکمْ ثُمَّ لَا یکنْ أَمْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّه ثُمَّ اقْضُوا إِلَی وَلَا تُنظِرُونِ! إِنَّ وَلِی اللَهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکتَبَ وَهُوَ یتَوَلَّی الصَّلِحِینَ - پس اگر از درِ انصاف در آئید وعذر مرا بپذیرید که البتّه نیکبخت باشید!ودیگر راه مقاتله و جنگ با من بر روی شما بسته می گردد ! و اگر عذر مرا نپذیرید و حجّت مرا کافی ندانید، پس در آن هنگام رأی خود و شریکان خود را روی هم گرد آورده، تا اینکه کار شما و امر شما بر شما پوشیده نماند؛و سپس بدون هیچ مهلتی به من بپردازید و کار خود را یکسره کنید! بدانید که صاحب اختیار و ولی من خداست که قرآن کریم را بفرستاد؛و او زمام امور مردمان صالح را در دست دارد.
پس حمد خدای را بجا آورد،و ثنای او بگفت، و درود بر پیغمبر بفرستاد، و هیچ خطیبی دیده نشد نه قبل از او و نه بعد از او که چنین با بلاغت در گفتارخود مطالب را ادا کند.
و پس از آن فرمود:اوّل نَسَب مرا در نظر آورید! و ببینید من کیستم؟ و سپس به افکار خود مراجعه کنید و آن را مورد عتاب و سرزنش قرار دهید! ببینید ای کشتن من برای شما سزاوار است؟! و ای پاره کردن حرمت من بر شما جائز است؟!(ادامه دارد...)
- ۳.۹k
- ۰۵ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط