این شبها

این شبها .....
پیراهن خیال مرا مکش از پشت ...
که برمیگردم ....
وبیخیال عزیزهای مصر و یعقوب های چشم براه ....
چنان به خود میفشارمت ...
که هفتادو هفت سال تمام ....
باران ببارد و گندم درو کنیم ....
دیدگاه ها (۴)

به تو سوگندوبه نذر گل سرخوبه پروانهکه در عشق فنا می گرددزندگ...

خزان است و رفتگرجارو می زند از کوچه هاآخرین برگ های امید مرا...

گاهی برای دلتنگیم. دلم تنگ میشود.وآنگ...

قایق از تور تهی و دل از آرزوی مروارید همچنان خواهم راند نه ب...

یوسف پیامبر

یوسف پیامبر

یوسف پیامبر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط