در بخشی از نامه عمر که خیلی مفصل هست عمر به معاویه این

در بخشی از نامه #عمر که خیلی مفصل هست عمر به #معاویه اینچنین می‏نویسد و از جنایت خود نسبت به #فاطمه #زهرا سلام الله علیهاخبر میدهد
.
: «... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه راحجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی اوزدم که مانند دملج (#بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ .

ولی به یاد کشته ‏های #بدر و #اُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته ‏تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام #محسن) سقط شد." فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَبِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ... ؛
.
در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای #رسول_خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." سپس فریاد کشید: #فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند.!!!!
.
سپس به دیوار تکیه داد و من اورا به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‏خواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...» .
.
.
. . #بحار_الانوار، ج۳۰، ص۲۹۳، (چاپ جدید)؛ ج۸، ص۲۳۰، (چاپ قدیم) و #ریاحین_الشریعة، ج۱، ص۲۶۷.
#تاریخ #تاریخی #سیاست #روایت_تاریخ
دیدگاه ها (۱)

قدر #لحظه ها را بدان، زمانی می رسد که تو دیگر قادر نخواهی بو...

خلاصه فریادهای #فاطمه_زهرا سلام الله علیها مردمی که #بی_تقوا...

تبریک تبریک 🇮 🇷 💙 🇮 🇷 💙 برد تیم #استقلال #ایران 🇮 🇷 💙 💙 🇮 🇷 ...

زین الدین بن نورالدین علی بن احمد بن محمد بن جمال الدین بن ت...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت اول :به طور حتم مقصود شما ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط