برادرای هایتانی پارت ۱۴

*ساعت ۷ صبح تو مدرسه*
*از زبون میکا*
زنگ اول هنر بود معلم هنر اومد داخل و گفت کار رو بوم دارید شروع کنید به کشیدن رو بوم
شروع کردم به کشیدن بعد چهل دقیقه تموم شد نشون ریندو دادم
ریندو:بیبی هنرمندم هستی
میکا: هه هه هه(خنده شیطانی) بیا رو صورتت نقاشی بکشم
ریندو: نه ممنون
میکا: وایسا ریندو جونم (لبخند شیطانی)
به زور ریندو رو گرفتم و صورتش رو مثل گربه ها کردم خیلی خنده دار شده بود
میکا: وای ریندو .....خیلی....بهت میاد(نقطه ها خنده)
گوشیم رو در آوردم و یه عکس ازش گرفتم فقط من بودم که داشتم میخندیدم بهش همه ازش میترسیدن یه دستمال برداشت و صورتش رو پاک کرد
داشتم تا ۱۰ دقیقه فقط میخندیدم که زنگ تفریح خورد وبا ریندو رفتیم بیرون ران رو دیدم رفتن پیشش و عکس ریندو رو نشونش دادم
ران: وای داداشی چه گربه بودن بهت میاد*خنده*
میکا:آره موافقم *خنده*
ریندو: میکا خانم تنبیه میخوای انگاری
یهو خندم متوقف شد و گفتم: نه من کی باشم تنبیه بخام
ران:تنبیه بدون من*نیشخند*
میکا:زدن خود به کوچه علی چپ*چیزه ساکورا کارم داره من برم
خواستم برم که ریندو دستم رو گرفت و کشوند سمت خودش
میکا:ریندو غلط کردم بزا......
که حرفم با گذاشتن لباش رو لبام قطع شد داشتم نفس کم می‌آوردم که ریندو ولم کرد
ریندو: اینم آروم ترین تنبیهت








________________________________
این شما و این پارت ۱۴
شاد باشین با این پارت😃
تا پارت های دیگر باما خدانگهدار 😃😃😃
دیدگاه ها (۱۷)

برادرای هایتانی پارت ۱۳

برادرای هایتانی پارت..فک کنم ۱۲

برادرای هایتانی پارت ۱۱

برادرای هایتانی پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط