اربابکیم
#ارباب_کیم ♣️
#پارت_8
£الان بهتری
+آره
£خوبه
+میتونم یه سوال بپرسم
£بپرس
+چرا داری به من کمک میکنی؟
£چون دوست ندارم توی جایی که زندگی میکنم کسی اذیت بشه.
+آها
£دوست داری بخوابی
+برای چی بخوابم؟
£به نظر میاد خستته اگه میخوای بخوابی روی تخت من بخواب کسی اذیتت نمیکنه.
+اما تخت شما
£اشکالی نداره
+باشه
آروم سرمو روی بالشت گذاشتم و به یک نرسیده خواب رفتم.
.....
+با سر صدای زیادی بیدار شدم
انگار جین و تهیونگ داشتن دعوا میکردن.
آروم درو اتاقو باز کردم یکی از خدمتکارا جلوی در بود.
خدمتکار:دختر جون برو تو اتاق اگه ارباب ببیننت زندت نمیذاره.
+خیلی ترسیده بودم رفتم گوشه اتاق و شروع به گریه کردم که یه دفعه در یا ضربه محکمی باز شد هق هق هام سرگرفته بود نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم.
ــ کدوم گوری هستی(داد)
£گفتم با اون کاری نداشته باش
ــ تو خفه شو.
(ا/تو دید)
ــ نزدیک ا/ت شد و..........
ادامه دارد...........♣️
#پارت_8
£الان بهتری
+آره
£خوبه
+میتونم یه سوال بپرسم
£بپرس
+چرا داری به من کمک میکنی؟
£چون دوست ندارم توی جایی که زندگی میکنم کسی اذیت بشه.
+آها
£دوست داری بخوابی
+برای چی بخوابم؟
£به نظر میاد خستته اگه میخوای بخوابی روی تخت من بخواب کسی اذیتت نمیکنه.
+اما تخت شما
£اشکالی نداره
+باشه
آروم سرمو روی بالشت گذاشتم و به یک نرسیده خواب رفتم.
.....
+با سر صدای زیادی بیدار شدم
انگار جین و تهیونگ داشتن دعوا میکردن.
آروم درو اتاقو باز کردم یکی از خدمتکارا جلوی در بود.
خدمتکار:دختر جون برو تو اتاق اگه ارباب ببیننت زندت نمیذاره.
+خیلی ترسیده بودم رفتم گوشه اتاق و شروع به گریه کردم که یه دفعه در یا ضربه محکمی باز شد هق هق هام سرگرفته بود نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم.
ــ کدوم گوری هستی(داد)
£گفتم با اون کاری نداشته باش
ــ تو خفه شو.
(ا/تو دید)
ــ نزدیک ا/ت شد و..........
ادامه دارد...........♣️
- ۴.۰k
- ۱۴ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط