ویو کوک

#𝓖𝓲𝓻𝓵_𝓶𝓸𝓯𝓲𝓪
𝓟18
ویو کوک
داشتیم توی پاساژ میگشتیم که یهو چشمم خورد به یه حلقه خیلی خوشگل بود میخواستم برم سمت مغازهه که ا. ت گفت
+چیزه بریم اونجا برات کت و شلوار بگیریم
-تو برو من یلحظه میرم و میام تو انتخاب کن
+اوم باشه
ویو ا.ت
رفتیم پاساژ رو گشتیم چشمم خورد به یه مغازه برای اقایون بود ک تو شلوار و لباس مردونه میفروخت برگشتم و به جئون گفتم(همون مکالمه قبلی) گفتم باشه و رفتم توی مغازه و اونم رفت داشتن تو مغازه میگشتم هیچکدومشون به چشمم نمیومدن که یه دستی رو شونم اومد برگشتم دیدم یه پسره هست گفتم
+چیزی شده
... :اوه ببخشید میتونم کمکتون کنم؟
+اوم ممنون میشم(لبخند)
ف.د:خب سایز اون اقا چنده؟
+ام نمیدونم(لبخند ضایع)
ف.د:خب هیکلشون چجوریه
+قدش بلنده یه هیکل چهار شونه هیکلی داره
ف.د:اوم واسه چه مناسبتی میخاین
+عروسی
ف.د:اوه مبارکه برای یه همچین مناسبتی این کتمون برای ایشون خیلی خوبه
+خواهش میکنم عه خودش اومد
-چیزی شده
+نه داشتم اندازه ایناس تورو میگفتم
-اها
ا. ت ویو
کوک یهو یه جوری شد کت و انتخاب کردیم و خریدیم گفت بریم یه نوشیدنی چیزی بخوریم رفتیم توی یه کافه که یهو