بازی با اتش نه

بعد یادم افتاد یک روانی بیش نیستم برای همین رفتم و خودم رو به پلیس دادم و به تیمارستان برگشتم دیگه مثل قبل نبودم خیلی اروم بودم
#یک_ماه_بعد
در باز شد کسی نبود جز چانیول بهم سلام کرد و گفت کمک می خوای
رزی: فکر گردم رفتی امریکا
چانیول: وقتی شنیدم اینجایی برگشتم تا درد بیارم بیا بیرون
رزی: نه من یک بار فرار کردم بی فایدست
چانیول: تو ازادی لازم هم نیست فرار کنی
داشتیم میومدیم بیرون که چانیول گفت
چانیول: بستنی؟
رزی: اره
رفتیم بستنی گرفتیم ازم خواست برم پیشش قبول کردم
#چانیول
من عاشق این دخترم اما نمی دونم چطور بهش بگم این دختر محشره
#رز#رزی#اکسو........
#پست_جدید #خاص #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #عاشقانه #عشق #زیبا #جذاب #دخترونه #طنز #شیک
دیدگاه ها (۱)

جیرز پارت ۱

جیرز پارت، ۲

راستی من که شیب می کنم قصد توهین به بی تی اس و بلک پینک ندار...

بازی با اتیش پارت هفت

Dark Blood p۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط