هنوز هم تو را می خواهم

هنوز هم تو را می خواهم
دستانم نیازمند آغوش توست
و نگاهم
تشنه نگاه ناب تو
قول آمدن امروزت هم
مثل دیروز است؟؟؟
اما شاید امروز بیایی
ملالی نیست...
دیرتر بیا
همین جا هستم
حتی اگر زیر پاهایم
مظلومانه علف سبز شود
حتی اگر گل نرگسم در این تاخیر جان کاه
خشک شود
حتی اگر چشمانم به این در
یعقوب وار سفید شود
حتی اگر موهای پریشانم
رنگ دندانم شود...سفید سفید!
حتی اگر بدن نحیفم
در سرمای بی تفاوتی هایت
قندیل ببندد
حتی اگر دنیا فریاد بزند
این انتظار تلخ
شیرین نمی شود!
حتی اگر بگویند
نهال آرزوهایم
که به پای دنیای تو کاشتم
نابود خواهد شد...
من می مانم!
تو فقط بیا!
کاش میتوانستم آزاد شوم
از حصار رویایت
کاش یکبار هم در واقعیت دست هایت را بگیرم
غروب شد هنوز نیامدی!
چهارمین بهار عمرم در انتظارت گذشت و...
نیامدی!
شاید تو راست گفتی
دل بستن ب تو
احمقانه ترین کار زندگی من بود...!
دیدگاه ها (۱۴۲)

بیا برویم روبروی باد شمال... آن سوی پرچین گریه ها سرپناهی خی...

در گذرگاه زمان به دوردستها می نگرم به آن سو ... به آن ناکجا ...

بُهتم زد ، از گرمای کلمات توو سرخوش از یک میلِ غریبکه بوی دو...

شاید بپرسی از خودت چی شد کجا رفته صدام حق بده بهم که بعد تو ...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور ( پارت ۵)

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط