دورتان بگردم
دورتان بگردم
گویی در دلم رخت می شویند.
پریشان شده ام
آنگاه که رخ چون ماهت را
از نگاهم می دزدی و مجال تماشا نمیدهی
در جانم حلول کرده ای
و پایانت زمانی است
که زندگی ام بوسه به سرانگشتان خاک بزند.
برایم بمان.
من تورا همینگونه که آرام به قلبم شبیخون زده ای
دوست می دارم.
گویی در دلم رخت می شویند.
پریشان شده ام
آنگاه که رخ چون ماهت را
از نگاهم می دزدی و مجال تماشا نمیدهی
در جانم حلول کرده ای
و پایانت زمانی است
که زندگی ام بوسه به سرانگشتان خاک بزند.
برایم بمان.
من تورا همینگونه که آرام به قلبم شبیخون زده ای
دوست می دارم.
۲۴۰
۳۰ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.