گاه یکسنجاقک

گاه یک سنجاقک
به تو دل می بندد
و تو هر روز سحر
می نشینی لب حوض
تا بیاید از راه
از خم پیچک نیلوفرها
روی موهای سرت بنشیند
یا که از قطره آب کف دستت بخورد
گاه یک سنجاقک 
همه معنی یک زندگی است
دیدگاه ها (۱)

میبینی ڪنارم نیستی و در وجودم پادشاهی میڪنی صدایـــتــــ میڪ...

یادت عطر شمعدانی ست گوشه ی دلم هر وقت می خواهمتچشمهایم را می...

در کجا رسم بر این است که عاشق نشوی؟باغبان باشی و دل‌تنگ "شقا...

آی مردم،همه ی درد ِمن این است: دلشبا همه خلق جهان ساخته الّا...

تک پارتی از نامجون

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط