باور

بــــاور
آدمـــهــای
ســــاده
را
خــراب
نکـــن
آدمــهـــای ســــاده
بــــا تــــو تـــا تــــه خــط مـی آیـنـد...
و اگـر
بـــی مـعرفـــتــی
ببـیــنــند قــهــر
نــمی کنــند... میـیمیرند
مــرگ ،پــروانه ها را دیده ای؟
با یک تلنگر میمیرند...
دیدگاه ها (۱)

تنت قدمگاه آغاز بودنم شد ! آغوشت بهشت من است “مادر” … "قند"...

حکایت شبلی و نانوا شبلی مرد عارفی بود که شاگردان زیادی داشت...

#اتحاد_شیعه_سنی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط