باور کن

باور کن!
هنوز اینجایی
بر کران دلم...

روزها بیدارت میکنم
با اشکهای باران
برایت چای دم کرده از عطر دلم را میریزم
و تو مینوشی و سبز میشوی...

شبها نیز برایت از زیباترین واژه های بارانی
قصه میگویم
و لالایی شبنم را مینشانم بر دیدگانت...

میبینی!
فاصله هیچ چیزی را عوض نکرده است
من هنوز تو را با لالایی باران
زمزمه خواهم کرد

هنوز اینجایی...باور کن...
دیدگاه ها (۳)

خـــطاے دیــــد داشــتمـــــــن محبـت ڪـــــردم عاشــــــق د...

جنگ از کوچه ی ما شروع شد درست از وقتــــــــی که تـــــو از ...

تو حق نداریعاشق کسی بمانی که سالهاست رفتهتو مال کسی نیستی که...

" قــــــــــلبم " خصـــوصی ترینجـــای دنیـــاے دلتنگـــــی ...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط