شهید سجاد حبیبی
شهید سجاد حبیبی
یادمه یه روز از یه ارتفاعی چند نفری پایین می آمدیم تقریبا به آخرش که رسیدیم پات روی یک سنگ رفت و زمین خوردی فکر کنم تنها کسی که تو اون جمع بلند بلند بهت خندید من بودم
حالا من زمین می خورم
ولی فکر نکنم بهم بخندی
..،...........................پهلوان...............
یادمه یه روز از یه ارتفاعی چند نفری پایین می آمدیم تقریبا به آخرش که رسیدیم پات روی یک سنگ رفت و زمین خوردی فکر کنم تنها کسی که تو اون جمع بلند بلند بهت خندید من بودم
حالا من زمین می خورم
ولی فکر نکنم بهم بخندی
..،...........................پهلوان...............
- ۹۶۳
- ۲۹ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط