در این جغرافیای سرد و بی روح

در این جغرافیای ِ سرد و بی روح ؛

سوسو می زند ، از آن سو

نفس نفس ؛

سرمای ِ استخوان سوز...

کرختی ِ رگهای ِ فاصله

و نگاه ِ غمگین ِ قناری ِ رویاهایم

تا سپیدی ِ گیسوانم

زبان به حراج نمی گشایم ...!


#فرهین_رام
دیدگاه ها (۹)

بعد از دستگیری میرزا رضا کرمانی و هنگام بازجویی از او پرسیدن...

گر به تو افتدم نظر، چهره به چهره رو به روشرح دهم غم تو را، ن...

خاموش و بی صدا...تن پوش می کنم ؛مخمل ِ سکوت راو پنهان می ساز...

واقعاً عجیبه پسر استاد شجریان میشه همایون شجریان و پسر استاد...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط