دیدی که چه بیرنگ و ریا بود زمستان

دیدی که چه بی‌رنگ و ریا بود زمستان؟

مظلوم‌ترین فصل خدا بود زمستان

دیدیم فقط سردی او را و ندیدیم

از هر چه دو رنگی است رها بود زمستان

بود هر چه، فقط بود سپیدی و سپیدی

اسمی که به او بود سزا، بود زمستان

گرمای هر آغوش تب عشق دم گرم

یک‌بار نگفتند چرا بود زمستان

بی‌معرفتی بود که هر بار زما دید

با این همه باز اهل وفا بود زمستان

غرق گل و بلبل شد اگر فصل بهاران

بوی گل یخ هم به هوا بود زمستان

با برف بپوشاند تن لخت درختان

لبریز و پر از شرم حیا بود زمستان

در فصل خودش، شهر خودش، بود غریبه.

مظلوم‌ترین فصل خدا بود زمستان…

#شعر #مجتبی_حیدری
#شعر_زیبا #شعر_ناب #اشعار_زیبا #اشعار_ناب
#متن_زیبا #متن_ناب #متن_سنگین #زمستانه
.
.
.
#بخوان_شعر_سخن_ناب
دیدگاه ها (۱)

توی این 128 ساعت چه کسی بهش غذا داد ؟ شیر داد؟ چه کسی توی ای...

💖مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید💖🌸دل شود🎉امشب شکوفا در زمین🌸...

اجرای زیبا و دلنشین #حسینعلی_شبانپور؛ پیرمرد بادیه نشین که...

تنهابازمانده ی یک کشتی شکسته توسط جریان آب به جزیره ای دوراف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط