سلطنت راز آلود
//سلطنت راز آلود//
ادامه پارت 21
اما نه همه بعضی ها بخاطر ازدست دادن عشق شون
بعضی ها بخاطر از دست دادن قدرت و بعضی ها بخاطر از دست دادن جایگاه شون در حرص و غم عمیقی فرو رفت
ویویان جام شراب اش را به زمین کوبيد و از جشن خارج شد
شاهزاده یک دست را پشت فقل کرد و دست دیگرش را روی پهلو الویز گذاشت
الویز هم با تقلید از شاهزاده دست اش را روی پهلو شاهزاده گذاشت و زمزمه آرومی کرد و خطاب به شاهزاده گفت
الویز : من رقصیدن بلند نیستم...
شاهزاده آرومی لباش را به گوشش نزدیک کرد و با لحن سرد گفت
جیمین : فقد خودتو بسپار به من
و بعد ازش فاصله گرفت تا در چشمانش نگاه کند الویز فقد با تعجب از لحن شاهزاده و نگاه سرد اش فقد به تکان داد سرش اکتفا کرد
با فشار دست شاهزاده روی پهلو اش چرخید و بعد شاهزاده پهلویش را رها کرد و او را از خودش فاصله داد و هر دو دستانش را گرفت و دوباره به سمته خودش کشید و چرخش کوتاهی بهش داد و از پشت دستانش را روی پهلو های الویز گذاشت و او را از روی زمین بلند شد
و بعد به آرومی دوباره پاهایش را روی زمین گذاشت با گرفت دستش او را به سمته خودش برگردانده و دستش را رها کرد و هردو دستانش را پشت فقل کرد و الویز چرخی کوتاهی دوره شاهزاده زد
رقص پایان یافت و آن ها تعظيم کوتاهی به همدیگر کردن
اين داستان ادامه داد؟
[ اسلاید ۲ رقص ]
ادامه پارت 21
اما نه همه بعضی ها بخاطر ازدست دادن عشق شون
بعضی ها بخاطر از دست دادن قدرت و بعضی ها بخاطر از دست دادن جایگاه شون در حرص و غم عمیقی فرو رفت
ویویان جام شراب اش را به زمین کوبيد و از جشن خارج شد
شاهزاده یک دست را پشت فقل کرد و دست دیگرش را روی پهلو الویز گذاشت
الویز هم با تقلید از شاهزاده دست اش را روی پهلو شاهزاده گذاشت و زمزمه آرومی کرد و خطاب به شاهزاده گفت
الویز : من رقصیدن بلند نیستم...
شاهزاده آرومی لباش را به گوشش نزدیک کرد و با لحن سرد گفت
جیمین : فقد خودتو بسپار به من
و بعد ازش فاصله گرفت تا در چشمانش نگاه کند الویز فقد با تعجب از لحن شاهزاده و نگاه سرد اش فقد به تکان داد سرش اکتفا کرد
با فشار دست شاهزاده روی پهلو اش چرخید و بعد شاهزاده پهلویش را رها کرد و او را از خودش فاصله داد و هر دو دستانش را گرفت و دوباره به سمته خودش کشید و چرخش کوتاهی بهش داد و از پشت دستانش را روی پهلو های الویز گذاشت و او را از روی زمین بلند شد
و بعد به آرومی دوباره پاهایش را روی زمین گذاشت با گرفت دستش او را به سمته خودش برگردانده و دستش را رها کرد و هردو دستانش را پشت فقل کرد و الویز چرخی کوتاهی دوره شاهزاده زد
رقص پایان یافت و آن ها تعظيم کوتاهی به همدیگر کردن
اين داستان ادامه داد؟
[ اسلاید ۲ رقص ]
- ۱۰.۸k
- ۳۰ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط